ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شراب فیض
مرگت ای شیخ که فیض ازل از می نگرفتی
ساقی آورد خودش می ولی از وی نگرفتی

درِ میخانه گشودند شبی دیدم و دیدی
هی ترا از خمِ می دادم و تو هی نگرفتی

شاهدِ بزم ازل داند و من دانم و ساقی
که تو بی عاطفه می از چه کسی کی نگرفتی

شد مکرّر بسی این فاجعه، جو کشتی و کشتی
آخرش گندمی از مملکتِ ری نگرفتی

پیش چوپانِ برانگیخته موسی شدی اما
تا بخوانی غزلی تازه از او نی نگرفتی

هی هی از بانگ نی اش بود و تو با همهمۀ نای
بانگِ هوهو زدی و نغمۀ هی هی نگرفتی

غلامعباس سعیدی
کلمات کلیدی این مطلب :  شراب فیض ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1393/10/5 در ساعت : 3:39:4   |  تعداد مشاهده این شعر :  666


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمود کریمی‌نیا (کریما)
1393/10/8 در ساعت : 11:43:58
درود بر شما

از غزل زیبای شما لذّت بردم

شاد باشید.
محمد حسین پژوهنده
1393/10/5 در ساعت : 9:27:39
خواندم. شعر جالبی بود؛ ولی استعاره می یا تشبیه و کنایه و استخدام این گونه عناصر غزلی برای مضامین عرفان اسلامی لابد در عصر تقیه توجیه داشته است اما حالا در شرایط امن و امان چرا تقلید کنیم از معذورین قدیم؟
غلامعباس سعیدی
1393/10/5 در ساعت : 15:7:56
درود و سلام بر حضرت دوست پژوهشگر بزرگ جناب پژوهنده مهربان

اگر جسارت نباشد به گمان من می را در هر دوره ای می توان به عنوان استعاره برای چیزهای دیگر از جمله فیض الهی به کار برد:

به یازده خم می گر چه دست ما نرسید

بده پیاله که یک خوم هنوز در بسته است فرید





ساقی چهارده خم می را گشود و گفت:

رندانِ تشنه کام! بیارید جامِ عشق



دورِ جنون رسید به ما جام را بیار

می می چشاند از خم سوّم امامِ عشق

غلامعباس سعیدی

سپاسگزارم.



مرضیه عاطفی
1393/10/6 در ساعت : 19:6:4
سلام بر شما و احسنت بر این عارفانه ی شورانگیز
همواره پیروز باشید.
یاعلی(ع)
غلامعباس سعیدی
1393/10/6 در ساعت : 23:17:52
درود وبر شما شاعر فرهیخته

سپاسگزارم
زنده باشید
محمد حسین پژوهنده
1393/10/5 در ساعت : 23:54:37
سلام بر شما. پاسخ تان را خواندم. بله بزرگان استفاده کرده اند و منکر آن نیستم ولی یک مسلمان در عالی ترین نغمات خود از کلمات حرام استفاده نمی کند مگر در شرایط تقیه که گفتم. شعرای قدیم شاید معذور بوده اند ما چرا؟
محمد علی (کلی) در جواب خبرنگاری که پرسید شراب می خوری؟ گفت: یک مسلمان نه شراب می خورد و نه حرفش را میزند.
بله می توان از می در سخن خود یاد کرد بشرط آن که قرینه صارفه به می بهشتی وجود داشته باشد.
اکرم بهرامچی
1393/10/8 در ساعت : 11:11:6
شاهدِ بزم ازل داند و من دانم و ساقی
که تو بی عاطفه می از چه کسی کی نگرفتی
درود بر شما
عباس خوش عمل کاشانی
1393/10/5 در ساعت : 7:5:35
درود بر شما.
به دلم نشست....در مصراع اول بیت مقطع «تو» را که «تا» شده است از تاخوردگی برهانید!!
در مصراع اول بیت مطلع به نظرم رسید اگر به جای «مردی» از «مرگت» استفاده می شد بهتر بود.البته من بودم به جای این«ویحک» می گذاشتم.پایدارباشید.
غلامعباس سعیدی
1393/10/5 در ساعت : 14:58:31
سلام و درود استاد بزرگوار حضرت خوش عمل
بسیار بسپاسگزارم
بیت آخر را درست کردم. و پیشنهادتان در بارۀ بیت نخست را با جان و دل می پذیرم.
زنده باشید.
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1393/10/6 در ساعت : 18:45:53
ما نگوییم که دل مست شد از صحبت می
گر تو دیدی کهش د از شدت هشیاری ماست
.....
درود بر شما و شعر دلنواز تان
غلامعباس سعیدی
1393/10/6 در ساعت : 23:16:46
درود و عرض ادب بر شما شاعر فرهیخته

بیت شما مرا به یاد ابیات زیر از حضرت مولوی انداخت:

باده در جوشش گدای جوش ماست
چرخ در گردش گدای هوش ماست

باده از ما مست شد نه ما ازو
قالب از ما هست شد نه ما ازو

ما چو زنبوریم و قالبها چو موم
خانه خانه کرده قالب را چو موم

زنده باشید
ابراهیم حاج محمدی
1393/10/5 در ساعت : 19:44:27
درود بر حضرت دوست و استاد سعیدی عزیز
بسیار عالی و فاخر و دلچسب سرودید // دست مریزاد
غلامعباس سعیدی
1393/10/5 در ساعت : 20:50:23
زنده باشید حضرت دوست جناب حاج محمدی بزرگوار
لطف دارید
بازدید امروز : 8,126 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,229,333
logo-samandehi