ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



صلوة ظهر بود و...


صلوة ظهر بود و آسمان کربلا غرق تجرد بود



زمین نینوا را بر لب تفسیده باران تشهد بود



ستون عرش، در قدقامت طوبایی اش مستانه می بالید



ولی با سروهای کوفه دردا! فکر کوتاه تقاعد بود



درآن ساعت که خونین و خمارآلوده بر بالای نی می رفت



نگاه اش در پی زیباترین باغ دل انگیز تفرد بود



فرات از تشنگی در حسرت بوسیدن لب های او می سوخت



وَ از جام شراب چشم های دلربایش مست و بیخود بود



به شهر قابَ قوسین از مسیر پُربلای کربلا می رفت



به راه کربلا و آسمان، فوج ملائک در تردد بود



میان شعله و خون و تگرگ و باد و رعد و خنجر و بوران



سلوک رازوار و ممتدِ سیمرغیان را، روحِ هُدهُد بود



امام آفتاب و آسمان و یاسمین و آب و آیینه



که از او روشنایی منتشر در شاهرگ های تعهد بود



*



وَ از اقلیم هشتم بانگ نوشانوش و شاداشاد می آمد



صلوة ظهر بود و آسمان کربلا غرق تجرد بود.


کلمات کلیدی این مطلب :  صلوة ، ظهر ، بود ، و... ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/6/11 در ساعت : 16:20:9   |  تعداد مشاهده این شعر :  1054


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عباس خوش عمل کاشانی
1390/6/11 در ساعت : 18:55:18
با سلام.شما شعر آیینی را صبغه ای دیگر داده اید.هرچه به ذهنم رجوع می کنم شاعر دیگری را نمی شناسم که اینگونه استادانه شعر آیینی را در کسوت مضامین بدیع ارایه داده باشد.ارادتمند امیدوارم مجموعه ای وزین ازین دست سروده ها بر ادبیات غنی فارسی بیفزایید.

--------------------------
سلام حضرت استاد خوش عمل عزیز
شاگردنوازی می کنید.
حجت اله یعقوبی
1390/6/12 در ساعت : 9:10:27
سلام
بسيار زيباوعاليست
آسمان كربلا غرق تجرد بود...

--------------------
ممنون جناب یعقوبی عزیز
علی سعادتخانی
1390/6/12 در ساعت : 22:8:9
اجرتان با آقا و سالارشهیدان استاد
سیاوش پورافشار
1390/6/12 در ساعت : 2:7:16
سلام محضر استاد نظری بقا
غزلی فاخر مقدس و شایسته
همه ابیات زیبا هستند
درود بر طبعتان که در خدمت امام حسین(ع) است

-----------------------
ممنونم از حسن نظرتان
مصطفی پورکریمی
1390/6/11 در ساعت : 17:30:22
سلام بر شاعر عاشورایی جناب آقای نظری بقا
غزل زیبایی بود.در مورد این بیت پرسشی دارم :
میان شعله و خون و تگرگ و باد و رعد و خنجر و بوران

سلوک رازوار و ممتدِ سیمرغیان را، روحِ هُدهُد بود

1- نسبت بین تگرگ و بوران در" العطشِ " کربلا ..
2- نسبت بین امام( علیه السلام ) و روح " هد هد" که در سلوک سیمرغیان روح "هدهد" شده است...چرا هد هد ؟؟
مطمئنم به آیه ی شریفه ی " یا ایتهاالنفس المطمئنه ارجعی الی ربک......." توجه کامل دارید .

--------------
سلام جناب پورکریمی عزیز
شما همیشه به شعرها دیدنقادانه ی موثری دارید واین باعث خوشوقتی است.
تعمقی همه جانبه حتی در کاربرد تمامی واژگان و شیوه ی پرداخت و محل قرارگرفتنشان در طول شعر و چرایی استعمال آن ها.
درباره ی مورد اول ترسیم وضعیت دشوار صحنه ی کربلا مد نظر بوده با استفاده از واژگانی که بتوانند این معنا را انتقال بدهند و ضمنا دریافت شما هم برای من مغتنم است.در خصوص مورد دوم هم استحضار دارید که هدهد نماد هادی است و سالکان راه عشق بواسطه ی او به سیمرغ می رسند بنابراین در این مسیر هم هدهد و هم سایر پرندگان(سالکان راه)قصد اتصال به مبدا هستی(سیمرغ) را دارند.امام و یاران باوفایش باهم به قاف وصل می رسند.
بازدید امروز : 15,538 | بازدید دیروز : 30,900 | بازدید کل : 123,267,645
logo-samandehi