ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



بدون شرح...

داغی نشسته بر دل زینب بدون شرح
آتش گرفته خیمه از این تب بدون شرح
باران نیزه است مرتب بدون شرح
این بار آخر است که امشب ...بدون شرح
آل علی میان بیابان چه می کند؟
برروی نیزه آیه ی قرآن چه می کند؟

خون جای اشک می چکد از چشم خواهرت
یک سو علی اکبر و آنسو برادرت
سرنیزه های دشمن از این پس برابرت
قومی کمین نشسته به تاراج پیکرت
طوفان گرفته در دل دریا قرار نیست
این آب را بدون تو هیچ اعتبار نیست

خاموش کن چراغ که این شام اخر است
عباس در سپاه تو از هرنظر سر است
درداسیری حرمت داغ دیگر است
تاچشم کار می کند اینجا فقط سر است
اللهم العن آل یزید و سپاه تیر
باری اضافه گشته به بارگناه تیر

بارگران داغ تو بر ذوالجناح بود
بر چشم اشک و بر لب این خیمه آه بود
کوفه چقدر بعد تو در اشتباه بود
این تازه اول غم و آغاز راه بود
جوشیده است خون خدا در رگان تو
غم آمده ست تا بشود میهمان تو

درگوش دخترت پس از این گوشواره نیست
دراسمان ابری او یک ستاره نیست
”راهی ست راه عشق که هیچش کناره نیست"
آنجا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست”
شب بر سپاه چیره شد وآفتاب رفت
باضربه های محکم شلاق خواب رفت...

مرضیه فرمانی
کلمات کلیدی این مطلب :  عاشورا - محرم ،

موضوعات :  عاشورایی ،

   تاریخ ارسال  :   1393/8/26 در ساعت : 16:55:13   |  تعداد مشاهده این شعر :  810


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مرضیه عاطفی
1393/8/26 در ساعت : 22:59:58
"”راهی ست راه عشق که هیچش کناره نیست"
آنجا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست"
سلام دوست خوبم
قبول باشد انشاءالله.
همواره شاعر پاکان عالم باشید.
یاعلی(ع)
حامد صافی
1393/8/29 در ساعت : 15:13:41
سلام
لذّت بردم
مأجور باشید
محمد حسن جنت امانی
1393/9/30 در ساعت : 21:48:12
این آب را بدون تو هیچ اعتبار نیست
ممنون
پروین برهان شهرضایی
1393/8/26 در ساعت : 20:51:10
سلام خواهرم.خیلی خوب بود.قبول باشدوالتماس دعا.
محمدمهدی عبدالهی
1393/8/28 در ساعت : 17:51:28
سلام و عرض ادب بزرگوار
درود بر شما
زيبا سروديد
ماجور باشيد
بازدید امروز : 1,073 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,222,280
logo-samandehi