ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



بهاریه


با اشک شوق موسم لبخند مي رسد
تا روزهاي آخر اسفند مي رسد
 
از حلقه هاي پيچك و گل باز فرودين
بر گردنش هزار گلوبند مي رسد
 
با چشم تر گرفته در آغوش خاك را
مانند مادري كه به فرزند مي رسد
 
با چاي قند پهلو، سيني به دست، عيد
از پشت كوه هاي سمرقند مي رسد
 
سر مي كشد به قله ي البرز آفتاب
نوبت به بازديد دماوند مي رسد
 

آهسته با عبور صبا در زدی بهار
آخر چه خوب شد كه به ما سر زدي بهار!

 
وقتش رسیده لاله و ریحان بیاوری
سبزینه را به خاطر گلدان بیاوری
 
از پشت کوه های پر از آفتاب شرق
خورشید را به یاد درختان بیاوری
 
دیگر اجاق دشت و دمن با تو کور نیست
از ابر پا به ماه که باران بیاوری
 
گندم شوی به مزرعه های دهات دور
بر سفره های پر برکت نان بیاوری
 
خشکیده در گلوی زمین نغمه های شاد
باید پرندگان غزلخوان بیاوری
 

در چنته ات چه غیر غزل داشتی بهار؟
با دست خالی این همه گل کاشتی بهار!

 
از خواب پیله چشم که وا کرد شاپرک
خورشید می کشید به هر گوشه ای سرک
 
تا جمع دید جمع پر از شور ابر را
از شوق آب شد دل قندیل نم نمک
 
همپای برگ ها به ترنم وزید باد
نیزارها به دست گرفتند نی لبک
 
از دانه ها شکوفه ی نوباوه زاده شد
برداشتند پوسته ی تخم ها ترک
 
تا مُشتُلق بگیرد از شاخه های خشک
چرخان نمی شناخت سر از پای قاصدک
 

از قاصدک که مژده ی نوروز را شنفت
با خنده ای گل از گل هر غنچه ای شکفت

 
شوخ اند و بین مردم خوبش مطایبه است
گیرم قیافه ی گُلِشان حق به جانب است
 
در آب چشمه زل زده سوسن، که روز عید-
- آیا لباس سبز و سپیدش مناسب است!؟
 
مریم هزار مرتبه پرسیده از خودش
یعنی چقدر عیدی امسال کاسب است!؟
 
دور گل محمدی امشب پر از گل است
عید آمده است و دیدن سادات واجب است
 
از عشقِ باد، سبزه گره می زند نسیم
احوال دختران دم بخت جالب است !
 

دور از نگاه ابر، صبا باز بی حساب
هی دسته گل برای خودش می دهد به آب

 
مثل بهار غايت چشم انتظاري است
مردي كه فصل ها همه با او بهاري است
 
بي شك به جستجوي بهار حضور اوست
هر جوي تشنه اي كه به هر سوي جاري است
 
وقتی بهارِ او برسد نغمه می شود
بغضی که در گلوی سکوت قناري است
 
از انتظار نیست که گل خون جگر شده
زخم زبان خار خزان است و کاری است
 
با اینکه گفته اند به یک گل نمی شود
روزی گلی می آید و دنیا بهاری است
 

 

تيغي از آفتاب و سحر ذوالفقار اوست
آن بهترين كه جمعه ي سبزي بهار اوست

کلمات کلیدی این مطلب :  بهار ، نوروز ، ترکیب بند ،

موضوعات :  سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1392/12/23 در ساعت : 18:10:52   |  تعداد مشاهده این شعر :  1128


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عباس خوش عمل کاشانی
1392/12/23 در ساعت : 22:15:18
درود بر شما.خوب است و دل انگیز و نشاط آور و نغز....من فقط بر سر «سفره های پر برکت»اشکال دارم.سفره ی پربرکت که دیگر نیازمند و چشم انتظار نان نیست، هست؟
علی فردوسی
1392/12/24 در ساعت : 0:6:54
سلام جناب خوش عمل عزیز

به نظر می رسد حق با شماست. سر فرصت تغییرش خواهم داد

ممنون
حسین احسانی فر
1392/12/25 در ساعت : 21:27:49
درود بر شما
بسیار زیبا و ستودنی سرودید

دیگر اجاق دشت و دمن با تو کور نیست
از ابر پا به ماه که باران بیاوری
ساراسادات باختر
1392/12/23 در ساعت : 19:2:23
سلام
جالب بود و خیلی قشنگ..
مجتبی خرسندی
1392/12/24 در ساعت : 12:48:41
سلا وعرض ادب
اجرتون با بی بی آینه ها
التماس دعا
یاعلی(علیه السلام)مدد...
محمدمهدی عبدالهی
1392/12/23 در ساعت : 18:59:32
از انتظار نیست که گل خون جگر شده
زخم زبان خار خزان است و کاری است

با اینکه گفته اند به یک گل نمی شود
روزی گلی می آید و دنیا بهاری است



تيغي از آفتاب و سحر ذوالفقار اوست
آن بهترين كه جمعه ي سبزي بهار اوست

سلام و عرض ادب اخوی
درود بر شما
دست مریزاد
لذت بردم
ماجور باشید در پناه امام زمان (عج)
حامد خلجی
1392/12/23 در ساعت : 19:0:57
سلام جناب فردوسی عزیز


درود بر شما
اباصلت رضوانی
1392/12/23 در ساعت : 23:27:46
سلام
کار خوب و به یاد ماندنی است لحظات ناب شعری خوبی دارد
موفق باشی
صمد ذیفر
1392/12/25 در ساعت : 23:27:44
سلام.
درودتان جناب فردوسی عزیز
محظوظ شدم دستمریزاد .
سبز و بهاری باشید .انشاء الله
ابوالقاسم افخمی اردکانی
1392/12/24 در ساعت : 0:41:42
سلیس و زیبا و سرشار از استعارات نغز و بکر... آفرین بر شما... قلمتان همواره بر ساحت شعر و ادب جاری باد!
و سلام...
رضا یزدانی
1392/12/26 در ساعت : 17:41:47
بهاری باشید!!
بازدید امروز : 6,480 | بازدید دیروز : 19,894 | بازدید کل : 125,597,398
logo-samandehi