غزل به عنوان پرچم دار شعر کلاسیک در برابر تغییرات پی در پی در فرم وساختار شعر وهمچنین ظهور جریان های تازه ی شعری کاری سخت در پیش دارد وشاعر کلاسیک سرا به عنوان داعیه دار دفاع از شعر سنتی مسئولیتی سنگین بر دوش دارد.شعر کلاسیک که قرن های پر افتخاری را پشت سر گذاشته است در مواجهه با سرهنگان ادب فارسی در ادوار مختلف انرژی خود را فرو گذاشته است وکار شاعران زمان ما برای استفاده از ابزارهای شعر ساز کلاسیک بسیار سخت است.هرچند همیشه زبان در خود قابلیت هایی دارد که می تواند به کمک شاعر بیاید اما کار بسیار مشکل است.
شعری که پیش رو داریم شاید مشقی وتلاشی باشد برای اثبات توانایی در سرودن شعر کلاسیک ونه بیشتر.وصد البته تلاش در تمرین وممارست برای رسیدن به شعری صمیمی وقابل قبول هم بسیار قابل تقدیر است.
شاعر با انتخاب شناسه "ت" به عنوان قسمتی از موسیقی کناری،تکلیف خود را با بقیه شعر روشن کرده است.وقتی در شروع شعر با عبارت لهجه ی نازت روبرو می شویم کاملا مسیر شعر مشخص می شود،محدودیتی خود خواسته که شاعر با مخاطب قرار دادن دلدار به آن تن می دهد.
با این شروع کاملا واضح است که شعر باید در پایان به ویژگی ها یا شاخصه هایی از دلدار بپردازد که در نهایت با ناز هم قافیه باشد وهمین کافی است تا قافیه هایی چون:زخمه ی ساز/چشم انداز/سرباز/ طناز/شیراز وپرواز رخ نمایند
درمصراع اول برای اینکه وزن سروسامان بگیرد واژه ی لالایی به لالا تبدیل شده وخوابم کن به خوابم بکن تغییر یافته است.این دو تغییراگرچه خطای محرزی نباشد اما زبان را از روانی وصمیمیت دور می کند.نمونه های از این دست در ابیات دیگر هم دیده می شود که شاعر برای فرار از خطای وزنی به آن پناه برده است:در ابتدای بیت دوم: من راببر به جای مراببر ویا:در لابلای به جای"لابلای یا استفاده همزمان از لب ولبخند که چندان خوش ننشسته است.
البته در بعضی مصراع ها زیبایی های ملموسی به چشم می خورد مثل:
چشمت چه بی رحمانه بازی می کند شطرنج
یا
قلبت بلور اصفهان، هُرم تنت قشم است
یا این مصراع جدای از ساختار بیت:
من هم غزلخوان ِ نگاه سرو شیرازت
و نیز این مصراع
من یک کبوتر بچه هستم مبتلای تو
در مصراع های موفق بالا عنصر خیال شاعر مضامین زیبایی آفریده است،چشمی که بی رحمانه شطرنج بازی می کند تصویر زیبایی از یار را پیش چشم برده است همچنین تشبیه قلب به بلور اصفهان وگرمای تن به هرم قشم.
تشبیه نگاه به سرو شیراز هم یک آشنایی زدایی موفق است،چرا که معمولا قد ومانند آن را به سرو تشبیه می کنند.
در مجموع تلاش شاعر برای به سرانجام رساندن شعر قابل تقدیر است.برایشان روزهایی بهتر آرزو دارم.