ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



قلبت بلور اصفهان ؛ هرم تنت قشم است
لا لا بخوان خوابم بکن، با لهجه ی نازت
 
شیرین زبان زخمی بزن بر زخمه ی سازت
 

من را ببر تا آسمان چشم زیبایت
 
در لا به لای ابرهای چشم اندازت
 

چشمت چه بی رحمانه بازی می کند شطرنج
 
با پلک های بی زبان و مات سربازت
 

تلفیقی از رویاست یا تصویری از اعجاز...
 
دارد عجب طرحی لب و لبخند طنازت
 

قلبت بلور اصفهان، هُرم تنت قشم است
 
من هم غزلخوان ِ نگاه سرو شیرازت
 

من یک کبوتر بچه هستم مبتلای تو

پرواز را یادم بده ... با بال پروازت

 


موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1392/12/7 در ساعت : 9:42:5   |  تعداد مشاهده این شعر :  1277

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حمید خصلتی
1392/12/9 در ساعت : 22:48:3
غزل به عنوان پرچم دار شعر کلاسیک در برابر تغییرات پی در پی در فرم وساختار شعر وهمچنین ظهور جریان های تازه ی شعری کاری سخت در پیش دارد وشاعر کلاسیک سرا به عنوان داعیه دار دفاع از شعر سنتی مسئولیتی سنگین بر دوش دارد.شعر کلاسیک که قرن های پر افتخاری را پشت سر گذاشته است در مواجهه با سرهنگان ادب فارسی در ادوار مختلف انرژی خود را فرو گذاشته است وکار شاعران زمان ما برای استفاده از ابزارهای شعر ساز کلاسیک بسیار سخت است.هرچند همیشه زبان در خود قابلیت هایی دارد که می تواند به کمک شاعر بیاید اما کار بسیار مشکل است.
شعری که پیش رو داریم شاید مشقی وتلاشی باشد برای اثبات توانایی در سرودن شعر کلاسیک ونه بیشتر.وصد البته تلاش در تمرین وممارست برای رسیدن به شعری صمیمی وقابل قبول هم بسیار قابل تقدیر است.
شاعر با انتخاب شناسه "ت" به عنوان قسمتی از موسیقی کناری،تکلیف خود را با بقیه شعر روشن کرده است.وقتی در شروع شعر با عبارت لهجه ی نازت روبرو می شویم کاملا مسیر شعر مشخص می شود،محدودیتی خود خواسته که شاعر با مخاطب قرار دادن دلدار به آن تن می دهد.
با این شروع کاملا واضح است که شعر باید در پایان به ویژگی ها یا شاخصه هایی از دلدار بپردازد که در نهایت با ناز هم قافیه باشد وهمین کافی است تا قافیه هایی چون:زخمه ی ساز/چشم انداز/سرباز/ طناز/شیراز وپرواز رخ نمایند
درمصراع اول برای اینکه وزن سروسامان بگیرد واژه ی لالایی به لالا تبدیل شده وخوابم کن به خوابم بکن تغییر یافته است.این دو تغییراگرچه خطای محرزی نباشد اما زبان را از روانی وصمیمیت دور می کند.نمونه های از این دست در ابیات دیگر هم دیده می شود که شاعر برای فرار از خطای وزنی به آن پناه برده است:در ابتدای بیت دوم: من راببر به جای مراببر ویا:در لابلای به جای"لابلای یا استفاده همزمان از لب ولبخند که چندان خوش ننشسته است.
البته در بعضی مصراع ها زیبایی های ملموسی به چشم می خورد مثل:

چشمت چه بی رحمانه بازی می کند شطرنج
یا
قلبت بلور اصفهان، هُرم تنت قشم است

یا این مصراع جدای از ساختار بیت:
من هم غزلخوان ِ نگاه سرو شیرازت
و نیز این مصراع
من یک کبوتر بچه هستم مبتلای تو

در مصراع های موفق بالا عنصر خیال شاعر مضامین زیبایی آفریده است،چشمی که بی رحمانه شطرنج بازی می کند تصویر زیبایی از یار را پیش چشم برده است همچنین تشبیه قلب به بلور اصفهان وگرمای تن به هرم قشم.
تشبیه نگاه به سرو شیراز هم یک آشنایی زدایی موفق است،چرا که معمولا قد ومانند آن را به سرو تشبیه می کنند.
در مجموع تلاش شاعر برای به سرانجام رساندن شعر قابل تقدیر است.برایشان روزهایی بهتر آرزو دارم.
نام ارسال کننده :  مجید     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
سبک سرایش شما را دوست دارم خیلی خوب بود اگر چه میتوانست ادامه داشته باشد. موفق باشید
احمد فرنود
1392/12/10 در ساعت : 23:37:31
با سلام
سپاسگزار و پاسدار مهربانی همه شاعران گرانقدر و دوستان گرامی می باشم...با تشکر فراوان.
تارا محمدصالحی
1392/12/12 در ساعت : 11:28:12
سلام
خیلی خوب و با احساس بود
مخصوصا بیت آخر که خیلی زیبا بود
ممنون
من یک کبوتر بچه هستم مبتلای تو
احمد فرنود
1392/12/12 در ساعت : 15:7:41
سلام و سپاس از حضور و نگاه پر مهرتان سرکارخانم محمدصالحی

موفقیت و سلامتی برای شما از خدای متعال مسئلت دارم.
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 5 ماه و 11 روز و 5 ساعت و 10 دقیقه و 40 ثانیه است همراه شماییم 455692240.051 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 4,178 | بازدید دیروز : 6,066 | بازدید کل : 123,436,160
logo-samandehi