ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



فاطمه، فاطمه بوده ست


بسم الله

 

کربلا داغ عمیقی ست، مکرر شده است
خواهری باز هراسان برادر شده است

تا برادر به لبش حرف جدایی برده ست
غصه هر بار نصیب دل خواهر شده است

یک برادر وسط معرکه تنها شده باز؛
خواهرش فاطمه چون زینب مضطر شده است

خواهری حس غریبی ست که می سوزاند
واژه "فاطمه" با "گریه" برابر شده است

شب هجران برادر شب بی پایانی ست
اشک داند که چگونه شب او سر شده است

دوری و غصه بهانه ست، خدا می داند؛
عشق باعث شده تا دیده او تر شده است

طاقتش نیست هوایی برادر شده باز؛
بال و پر میزند انگار کبوتر شده است

خواهر و دشمن و بالین برادر رفتن؛
معجزه بوده که هر بار میسر شده است

چادری را که سرش کرده گمانم....انگار؛
چادر مادری اندازه دختر شده است

هر تپش نام رضا(ع) را به زبان دارد، دل؛
تند تر میزند، این فاصله کمتر شده است؟

خاک این شهر ولی بوی عجیبی دارد؛
قصه انگار که اینگونه  مقدر شده است:؛

خواهر اینبار نبیند که برادر را زهر؛
همچو آیین گلو و رد خنجر شده است

آسمان ها دگر از داغ پیاپی پر بود 
راوی قصه  رد از غصه معجر شده است

فاطمه، فاطمه بوده ست که در قم حالا
بارگاه ش حرم حضرت مادر شده است


ح.م

http://haomim.ir/post/106


کلمات کلیدی این مطلب :  حضرت معصومه(س) ، کربلا ، امام رضا(ع) ، حضرت زینب(س) ،

موضوعات :  عاشورایی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/11/29 در ساعت : 9:5:50   |  تعداد مشاهده این شعر :  974


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سارا وفایی زاده
1392/11/29 در ساعت : 10:31:54
درود بر قلمتان

مانا مانی
حنیف منتظرقائم
1392/12/1 در ساعت : 9:54:6
سلام علیکم
لطف دارید بزرگوار
یا علی
حسن پاکزاد
1392/11/29 در ساعت : 12:17:30
سلام

زبا بود
قبول باشد..
حنیف منتظرقائم
1392/12/1 در ساعت : 9:53:25
سلام علیکم
ممنونم
یا علی
ابراهیم لایق برحق
1392/12/1 در ساعت : 12:29:31
سلام
مثل همیشه عالی. و محزون. و پر از معانی و واژگان و عبارات ترکیبی ناب... مورد قبول همه ی اونهایی باشه که اسمشون توی این ابیات اومده.

ولی کم پیدایی داداش.دلمون تنگیده واست
اگه نیومده بودم وبلاگت و نمیدیدم به روز شده فکر میکردم خدای ناکرده اتفاقی فتاده
حنیف منتظرقائم
1392/12/1 در ساعت : 13:18:32
سلام علیکم
زنده باشید ان شاءالله مفهوم ها متعالی هستند و حقیری مثل بنده با ضعف فنی موجود در شعرش نمیتونه همه این زیبایی ها رو به تصویر بکشه

شما لطف دارید به من خدا خیرتون بده
حق با شماست سعادت حضور نبود ولی بودیم زیر سایه تون
دعامون کنید
یا علی مددی
رضا محمدصالحی
1392/11/29 در ساعت : 16:3:9
خواهری حس غریبی ست که می سوزاند
واژه "فاطمه" با "گریه" برابر شده است


درود بر شما ... ماجور باشید
حنیف منتظرقائم
1392/12/1 در ساعت : 9:53:50
سلام علیکم
زنده باشید
یا علی
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 5 ماه و 10 روز و 2 ساعت و 40 دقیقه و 13 ثانیه است همراه شماییم 455596813.926 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 1,801 | بازدید دیروز : 6,763 | بازدید کل : 123,427,717
logo-samandehi