شبنمی بر حلقه ای از یاسمن انگشترت
رختی از ابریشم و گلبرگ روی پیکرت
دامنت دست نسیم و ساقدوشت عطر گل
قند می سابد درخت سیب بر روی سرت
یاس ها با قلعه یاسین، غنچه ها با چارقل
چشم بد را دور می کردند از دور و برت
رقص و شورت را فراهم می کند اردیبهشت
پیش مرگ غصه هایت می شود شهریورت
آیه الکرسی برایت کربلایی لاله خواند
مشهدی کفتر تبرک بست بر بال و پرت
مثل فروردین می آیی، بادها کل می کشند
نقل برفی مشت مشت اسفند می پاشد سرت
مربع
چشم هایت را به هم مالیدی و حق داشتی
اینچنین جشنی به رویا هم نمی شد باورت
ای عروس قلب من ای عشق این آغاز ماست
با توام تا آخرش، با من بمان تا آخرت
کلمات کلیدی این مطلب :
عروس ،
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/5/11 در ساعت : 22:39:21
| تعداد مشاهده این شعر :
949
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.