ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



ترکیب بند-با "يا حسين" سينه ي ما بي شکيب شد
این اولین تجربه ی من در قالب ترکیب بند است و امیدوارم به کمک نقد شما دوستان پیشرفت داشته باشم.ان شاءالله

با "يا حسين" سينه ي ما بي شکيب شد
دل پر کشيد و حالت روحش عجيب شد

سر زد به مشرق گريه جنون و بعد
عاشق ميان کوچه ي عاقل غريب شد

شاعر نشست در وسط جمع واژه و
شعر از غريب نامه به سمت حبيب شد

دردي که زهر در دل تاريخ مي چکاند
آخر طنين روضه برايش طبيب شد

تا "يا حسين" حرف دل خسته مان بود
در بارگاه عرش خدا ميهمان بود


"لبيکَ يا حسين" مرا برده نینوا
در موج‌خيز واقعه ، دل، ناخدای ما

احساس مي کنم که دگر سخت مرده ام
ديدم به چشم آتش بر بال خيمه را

کودک دويد معجرش آتش گرفته بود
کاغذ نشست در غم اينجاي ماجرا

دستي بزرگ ، سيلي و گوشي که خون چکيد
نعلي که نو ... کودکي افتاد زير پا

اين "يا حسين" عاقبت عاشقان بود
آبي تر از حقيقت يک آسمان بود


اي کاش چاره اي به دل خون جگر کنم
تا پا به ‌پاي آبله‌پاها سفر کنم

بر گوشهاي زخمي پر خون بچه ها
يا مرهمي شوم و يا جان سپر کنم

دارد به شام مي رسد اين روز لعنتي
بايد قلم گرفته به دستم خطر کنم

اين قصه ي عجيب، جدالي مکرر است
بايد شهيد گشته پري تازه تر کنم
 
بالاي ني جان جهان خون چکان بود
بانوي آب در غم او نوحه خوان بود


اين کاروان مسافر تاريخ مي شود
بر هر چه ظلم قاصد توبيخ مي شود


سر مبدا تمام قضاياي درد و غم
آن قصه ي قديمِ در و ميخ مي شود

عالم تمام منتظر آن زمان بود
مولاي عشق منتقم داستان بود
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشورایی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/8/21 در ساعت : 12:13:35   |  تعداد مشاهده این شعر :  555


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

فهیم بخشی
1392/8/23 در ساعت : 10:19:52
افرین بر شما بسیار زیبا

====
سلام
ممنون از لطف شما
دکتر آرزو صفایی
1392/8/21 در ساعت : 13:30:20
درود بانو
دست مریزاد

===
سلام و تشکر
بازدید امروز : 2,813 | بازدید دیروز : 8,622 | بازدید کل : 123,327,944
logo-samandehi