انجــــمن را بــا پریشـــــان کــــردن مــو روی رو در دل آن تــیره شــب از حــال و هـوش انداختی درود زیبا
شهاب نجف آبادی
1392/6/28 در ساعت : 17:31:9
سلام حضرت شاعر
-----------------
از تشريف فرمائي تان بسيار خرسندم
موفق و سربلند باشيد
بدرود
|
|
سلام آفرین از خلق زیبایی دل انگیز *************************** سلام حضرت شاعر از تشریف فرمائی تان متشکرم به دیدارتان خواهم آمد بدرود
|
بر سر هر تار مویت حاجتی هست ای دریغ حاجت ما را چرا در پشت گوش انداختی *************8 سلام حضرت استاد خیلی لطف فرمودید متشکرم
|
درود بر جناب شهاب با این غزل دلفریب و روحنواز.یادم می آید چند سال پیش با همین وزن و قافیه طنزی سروده بودم که یک بیتش چنین است: ای نگار نازنین هرگز نمی بخشم تو را شیر را نوشیدی و در شیره موش انداختی....
شهاب نجف آبادی
1392/6/28 در ساعت : 17:36:50
سلام حضرت استاد
-------------------
از تشريف فرمائي تان مسرورم
به يادتان هستم
موفق و سربلند باشيد
به ديدارتان خواهم آمد
|
|
آفرین لذت بردم از این عاشقانه ی زیبا
شهاب نجف آبادی
1392/6/29 در ساعت : 11:21:18
جناب استاد
------------------
با عرض سلام
سرافرازم فرمودید
زنده باشید و سر بلند
|
|
یاد داری وعده ی دیدار را وعده ی بوسیدن دلدار را درود بسیار استاد گرانقدر خوانش زیبا سروده هایتان بسان بوسیدن روی دلدار شیرین است و گوارا همیشه نویسا باشید و ماندگار
شهاب نجف آبادی
1392/6/28 در ساعت : 17:32:30
سلام خانم دكتر
------------------
متشكرم
از لطف و مرحمت تان متشكرم
به انتظار سروده هاي دلنشين شما
بدرود
|
|