همسر عزیز. خواندن چندباره ی این شعر برایم حزنی ست که در نگاه تو جاری ست وقتی از دوردست ترین امکان (تلویزیون) به ضریح خیره می شوی...
حسین انصاری
1392/6/16 در ساعت : 23:53:34
سپاس همسر عزیز و فهیمم.خوشبختم از حضورت بانو.
|
|
سلام برادر خودم چه عجب از این ورا؟! :-) می گم چطوره به جای اینکه بشینید پای تلویزیون گریه کنید دست خانوم خانوما رو بگیرید و چند روزی درست حسابی برید پابوسش! چقدر هم اونجا من رو دعا کنید چقدر هم واسه مون سوغاتی بیارید!:) پیشنهاد بدی نیست! مگه نه؟ خصوصا آخراش:))
حسین انصاری
1392/6/16 در ساعت : 23:58:35
(: سلام خواهر مهربان و گلم زهرابانو
خواهر خوبم شما که دعا کنی حتما به صداقت گفتارتان امام مشهد ما را خواهد طلبید.
سوغاتی شما که محفوظ است و یک هدیه ی مخصوصم برای مهدی عزیزمان که به قول فاطو دلتنگ دیالوگ های ماندگارش شدیم. :))
زنده باشی
|
|
درود شاعر لذت بردم
حسین انصاری
1392/6/17 در ساعت : 0:0:8
درود بر برادر بزرگوارم جناب مه آبادی
سپاس از لطفتان
|
|
درود بر شما ..بسیار زیبا
حسین انصاری
1392/6/23 در ساعت : 20:27:43
درود دوست عزیز جناب کرمی
ممنونم که به ما سرزدید
|
|
درود بر شما.پر از احساسهای ناب ولطیف بود این شعر
حسین انصاری
1392/6/17 در ساعت : 0:0:40
درود بر خواهر بزرگوارم
سپاس از حسن نظرتان
موفق باشید
|
|
سلام بر حسین انصاری عزیز فضا مجازی است اما دوستان حقیقی شاعر بمانی برادر
حسین انصاری
1392/6/23 در ساعت : 20:29:40
سلام دوست خوب و واقعی رضا نیکوکار عزیز
ممنونم از لطف همیشگی که نسبت به بنده دارید.
موفق باشید
|
|