ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



تو را تنها بغل کرده

پس از بوسیدنت حالا تورا تنها بغل کرده
تو را با اشک ، خواهر بین این تن ها بغل کرده
 
برای آسمان کافیست این دردی که می بیند
تو را دستان گرم پهنه ی صحرا بغل کرده
 
کنار علقمه افتاده از پیکر جدا دستی
که مشکی را کنار قامت سقا بغل کرده
 
بیا بنگر به پشت خیمه بعد از غارت دشمن
رباب آرام نعش اصغر خود را بغل کرده
 
ولیکن اکبر این زیبا جوان ارباً اربا را
تمام دشت جای مادرش لیلا بغل کرده
 
نمی ترسم بیافتد از سر نی سر که می دانم
سرت را بر سر نی حضرت زهرا بغل کرده
 
«الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها»
وتشتی که خم میخانه را یکجا بغل کرده
 
سرت در دامن دردانه و دلشوره ی خواهر
بیا سر را رها کن عمه جان . . . اما بغل کرده

کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشورایی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/5/31 در ساعت : 12:35:12   |  تعداد مشاهده این شعر :  2689


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

یوسف شیردژم «افق»
1392/5/31 در ساعت : 20:41:55
سلام

دست مریزاد !

قبول باشد ان شاء الله

من این طور برداشت کردم که خواسته اید ثابت کنید

که ردیف " بغل کرده " در شعر خانم محمودی زیاد

هم بی ربط و بلا استفاده و ممنوع نیست و آن را در شعری آیینی آوردید
... خوب !

اما جسارتاً من این جور ردیف ها را برای اشعار آیینی مناسب نمی بینم

مرا ببخشید برادر !

یا علی (ع)



سید حسن رستگار
1392/6/2 در ساعت : 11:40:11
سلام جناب شیردژم
ممنون از حضورتان
باید عرض کنم بر خلاف نظرتان اصلا قصد دفاع از واژه ، ردیف یا شخص خاصی را نداشتم بلکه فقط از روی احساس وظیفه و با وسواس زیاد در استفاده از واژه ها سرودم تا خدای ناکرده به خاطر نوع ردیف بی احترا می به ساحت قدسی مولایم و شهدای کربلا و عمه غم دیده ام نباشد و . . .
در واقعه عاشورا آنقدر در آغوش کشیدن وجود دارد که چون منی را قادر به درک و بیان و سرودن نیست
اینکه این مردان آسمانی در به آغوش کشیدن شهادت از هم سبقت میگرفتند آنقدر عظیم است که نتوانستم در بیتهایم بگنجانمش
اما نظرتان برایم بسیار قابل احترام است
یا علی
نام ارسال کننده :  سید امیر     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
نمی ترسم بیافتد از سر نی سر که می دانم سرت را بر سر نی حضرت زهرا بغل کرده فوق العاده بود این بیت واقعا روضه بود بینهایت عالی بود
نام ارسال کننده :  محمد قلی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
خیلی زیبا بود من از شعر شما در وبلاگم استفاده کردم البته اگر اجازه بدهید لطفا برایم نظر بگذارید
نام ارسال کننده :  محمد قلی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
خیلی زیبا بود من از شعر شما در وبلاگم استفاده کردم البته اگر اجازه بدهید لطفا برایم نظر بگذارید
نام ارسال کننده :  محمد قلی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
خیلی زیبا بود من از شعر شما در وبلاگم استفاده کردم البته اگر اجازه بدهید لطفا برایم نظر بگذارید
نام ارسال کننده :  محمد قلی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
خیلی زیبا بود من از شعر شما در وبلاگم استفاده کردم البته اگر اجازه بدهید لطفا برایم نظر بگذارید
نام ارسال کننده :  اقای حسینی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
دلتنگم دلتنگ کربلا کربلا یعنی شهربلادراین وادی بلا زینب چه هاکشیدچطورسربرادربه نیزه هابدید هرصبح برسرسجاده ام سلام برحسین میکنم به امیدشنیدن جواب سلام سلام اقای رستگارباخواندن شعرزیباتون دلم راهی کربلاشدم مثل همیشه عالی بودانشاا...کربلاقسمت بشه
نام ارسال کننده :  اقای حسینی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
دلتنگم دلتنگ کربلا کربلا یعنی شهربلادراین وادی بلا زینب چه هاکشیدچطورسربرادربه نیزه هابدید هرصبح برسرسجاده ام سلام برحسین میکنم به امیدشنیدن جواب سلام سلام اقای رستگارباخواندن شعرزیباتون دلم راهی کربلاشدم مثل همیشه عالی بودانشاا...کربلاقسمت بشه
نام ارسال کننده :  شیخ حسن رضائیان رامشه     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
سلام.بر آقای سید حسن رستگار عزیز یک کلام،دست مریزاد استاد دمت گرم و لبت گویا یاعلی
علی گیاهی
1392/5/31 در ساعت : 13:5:52

درود دوست عزیز

بسیار زیباست
دست مریزاد

بدرود
----------------------
سلام و درود و ممنون از شما
یا علی
دکتر آرزو صفایی
1392/5/31 در ساعت : 12:55:17
درود بر شما
سروده تان را خواندم و بهره بردم
نویسا بمانید

-----------------------
سلام خانم دکتر صفائی

ممنون از حضورتان
یا علی
فاطمه معین زاده
1392/5/31 در ساعت : 16:22:51
به نام خدا
سلام
خیلی جانسوز بود، و زیبا بود ... و ما رأیت الا جمیلا ...
قبول باشد و صله تان کربلا انشاءالله ...
-------------
سلام خانم معین زاده
ممنون از شما
انشاالله رزق همه آرزومندان باشد
یاعلی
یوسف شیردژم «افق»
1392/5/31 در ساعت : 20:41:52
سلام



دست مریزاد !



قبول باشد ان شاء الله



من این طور برداشت کردم که خواسته اید ثابت کنید



که ردیف " بغل کرده " در شعر خانم محمودی زیاد



هم بی ربط و بلا استفاده و ممنوع نیست و آن را در شعری آیینی آوردید

... خوب !



اما جسارتاً من این جور ردیف ها را برای اشعار آیینی مناسب نمی بینم



مرا ببخشید برادر !



یا علی (ع)

----------------------
سلام جناب شیردژم
ممنون از حضورتان
باید عرض کنم بر خلاف نظرتان اصلا قصد دفاع از واژه ، ردیف یا شخص خاصی را نداشتم بلکه فقط از روی احساس وظیفه و با وسواس زیاد در استفاده از واژه ها سرودم تا خدای ناکرده به خاطر نوع ردیف بی احترا می به ساحت قدسی مولایم و شهدای کربلا و عمه غم دیده ام نباشد و . . .
در واقعه عاشورا آنقدر در آغوش کشیدن وجود دارد که چون منی را قادر به درک و بیان و سرودن نیست
اینکه این مردان آسمانی در به آغوش کشیدن شهادت از هم سبقت میگرفتند آنقدر عظیم است که نتوانستم در بیتهایم بگنجانمش
اما نظرتان برایم بسیار قابل احترام است
یا علی
سیاوش پورافشار
1392/5/31 در ساعت : 15:22:52
درود بر سيد حسن عزيز
شعر خوبي بود راستش اظهار نظر در مورد اين گونه اشعار كه آئيني هستند كه رديف بغل كرده در آن آمده است كمي حركت روي لبه تيغ است و نمي توان اظهار نظر قطعي كرد و البته بهتر است شاعران آئيني در اين باره نظر دهند ولي احساس شاعر ارزشمند است
با عرض ارادت
-------------------
سلام بر سیاوش عزیز
دوست داشتم نقد این شعر را از قلم روانت میخواندم و می آموختم
امیدوارم دوستان آیینی سرا دست به قلم شوند و نظر ارزشمندشان را از حقیر دریغ نکنند
یا علی
مجید هادوی
1392/5/31 در ساعت : 17:54:13
کنار علقمه افتاده از پیکر جدا دستی
که مشکی را کنار قامت سقا بغل کرده

احسنت...
خیلی قوی و تاثیرگذار بود
ممنونم
البته مکشوف است روضه های غزلتان، که کار سخت و حساسی است
-----------------
سلام جناب هادوی
ممنون از حسن نظرتان
سعی شد روضه ها سربسته باشد
یاعلی
اکبر نبوی
1392/6/7 در ساعت : 2:12:46
درود بر جناب رستگار عزیز
غزل بسیار زیبای تان را امشب دیدم و خواندم. دست مریزاد. اجرتان با مادر هستی.
سربلند باشید و عاشقی ها تان افزون باد.
امیر سیاهپوش
1392/5/31 در ساعت : 14:46:59
سلام و عرض ادب و ارادت
دست مریزاد سید عزیز. پر از مضامین و تعابیر تازه است. نشان داده اید که با همین ادبیات مرسوم هم می توان شعر فاخر سرود اما حقیر اشکال کار را دقیقا در همین حوزه می بینم. در هر صورت اتفاقی در سایت افتاد و شعری محل تعارض و مناقشه شد. دوستانی دیگر با همین ردیف اشعاری گفتند که ایرادات جدیتری از شعر اول دارد. به دلیل جو نازیبایی که حول همین ردیف شکل گرفته من حس خوبی پیدا نکردم هر چند قدری فضا را متبدل کرده اید. در هر صورت فضای مر بوط به اشعار مذکور ناخودآگاه به این شعر هم منتقل شده است. البته در وبلاگتان یا هر جایی دیگر عرضه بفرمایید این ایراد وارد نیست. اشکال مربوط به فضای بوجود آمده در سایت ماست.
اما در مجموع :
ابیات پنج و شش و هفت خیلی زیبا و اثرگذارند بخصوص بیت ششم. پاسختان برای فرمایش جناب لایق برحق در خصوص بیت مذکور هم مناسب است. بنابراین دلیلی ندارد حذف کنید.
جسارت حقیر را ببخشید
_____________________________
سلام و درود جناب سیاهپوش
برخود لازم دیدم از بذل محبتتان کمال تشکر را داشته باشم و به این نکته سنجی و حساسیت شما آفرین میگویم
حقیر بعد از شعر اولی که در سایت درج شد قصد نداشتم که از این ردیف استفاده کنم و لی بعد از دومین شعر که بارویف بغل کردم درج شد حس کردم که شباهت این دو شعر در استفاده از واژگان و ردیف بدون دلیل نیست و خواستم از این ردیف که رنجش افراد زیادی را در پی داشت در شعری آیینی اسفاده کنم پس با آگاهی کامل از خطرناک بودن ردیف مخصوصا در بعد عاشورایی آن با چند تن از دوستان آیینی سرا تماس گرفتم و از آنها مشورت خواستم و آنها نیز با توجه به حساسیت ردیف از من دقت و وسواس در سرودن را مطالبه کردند و اینگونه غزلی را سرودم که تا به حال با هیچ یک از غزلهایم چنین حسی را تجربه نکرده بودم واشکهای چکیده بر دفترم گواه این ادعاست بعد شعر را برای همان دوستان خواندم و اصلاحاتی انجام شد و پس از تایید اینکه کار با وجود ردیف موصوف قابل نشر است در سایت درج شد تا عرض ادبی باشد به ساحت اباعبدالله ع
باشد که قبول افتد
بر قرار و بر مدار
یا علی
ابراهیم لایق برحق
1392/5/31 در ساعت : 13:23:39
سلام استاد دلسوخته
بسیار آنشین و پرسوز
روضه غزلتان مقبول باد.

ولی یک نکته به ذهنم رسید عرض میکنم:
در عین حال که این بیت را بسیار زیبا سروده اید (مقصودم این بیت است: نمی ترسم بیافتد از سر نی سر که می دانم/ سرت را بر سر نی حضرت زهرا بغل کرده) اما در مسیر کاروان سفیران کربلا، در شام سیاه، و در کوچه ی یهودیان ، زن یهودیه ی پر کینه چنان با سنگ بر سر مبارک زد که این سر از نی سقوط کرد و ولوله ای در کائنات افتاد. که این روایت دردناک را استاد سازگار (میثم) در بحر طویل ویژه ی خود از مصائب شام به نفسگیری هر چه تمامتر وارد کرده اند. همچنین حضرت سجاد ع ( در کتب حدیث و مقتل مانند تذکرة الشهداء و ...) ضمن روایتی از 7 مصیبت شام سخن آورده اند که یکی از آنان این است:
سرهای شهدا را در میان زنهای ما قرار دادند، سر پدرم و سر عمویم ((پیشینه عباس بن علی بن ابیطالب|عباس)) را در برابر چشمهای عمه هایم ((حضرت زینب علیهاسلام|زینب)) و ((ام الکلثوم دختر امام علی علیه السلام|ام کلثوم))- علیهم السلام - قرار دادند و سر برادرم ((علی ابن الحسین « علی اکبر » و ویژگیها|علی اکبر)) و پسر عمویم ((مبارزه و شهادت قاسم بن حسن|قاسم)) را در برابر چشم ((سکینه - ویژگیها و ارتحال|سکینه)) و ((فاطمه بنت الحسین - ویژگیها و ارتحال|فاطمه)) (که خواهرانم بودند) می آوردند و با سرها بازی می کردند و گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سم شتران قرار می گرفت.


جسارتم را ببخشید. صرفا جهت پیرایش روضه هایمان از غیر واقعیات عرض کردم. باز هم پوزش.

ضمنا از اینکه در پای ابیات پرنقصم ذره پروری می فرمایید کمال تشکر را بیان میدارم.
------------------
سلام و درود جناب لایق برحق
ممنون که شعر حقیر را خوانده اید و نظر ارزشمندتان را ثبت کرده اید

حقیر نخواستم روضه های مکشوف را در غزلم بیان کنم که اگر اینگونه باشد اصلا قلمم را یارای نگارش نیست
آنچه حضرتعالی به ان اشاره کرده اید فقط گوشه ای از واقعییات و مصیبتهای اهل بیت پیامبر است به همین دلیل است که حضرت سجاد می فرمایند : امان از شام
با این وجود اگر این بیت لطمه ای به بیان واقعییات بزند حتما در آن تجدید نظر خواهم کرد

بر قرار و بر مدار
یا علی
حمیدرضا اقبالدوست
1392/5/31 در ساعت : 17:26:59
پاینده باشید جناب رستگار /لذت و بهره بردم / یا حق
--------------
سلام جناب اقبالدوست
حق نگهدار
یا علی
همایون علیدوستی
1392/5/31 در ساعت : 16:26:54
سید سلام آجرک الله مقبول حضرتش باد
----------
سلام برشما عزیز گرامی
انشاالله که مقبول افتد
یا علی
مرضیه عاطفی
1392/6/1 در ساعت : 0:22:14
سلام جناب سید رستگار

فقط دل ما به انتقامی خوش است که قرار است به دستان حضرت موعود(عج) اتفاق بیفتد!

دلمان را آتش زد بیت بیت شعرتان.

خدا لعنت کند پایه گذار این واقعه را!

قبول حضرت اباعبدالله(ع) باشد انشاءالله

اجرتان بزودی حرم باصفایش

یا علی(ع)
----------------
سلام خانم عاطفی
انشاالله که انتظارها به زودی به سر میرسد
ممنون از شما و حق یارتان
یا علی
امین نوراللهی (فریاد)
1392/6/4 در ساعت : 10:20:42
سلام.احسنت برادر.خيلي خوب و تاثيرگذار

-------------------
سلام و درود
سپاس جناب نوراللهی

یا علی
آرش پورعلیزاده
1392/6/2 در ساعت : 17:11:34
ولیکن اکبر این زیبا جوان ارباً اربا را / تمام دشت جای مادرش لیلا بغل کرده ... دستت درست! دستت درست برادر!

-----------------------------
سلام و درود
ممنون از شما جناب پور علیزاده
یا علی
بازدید امروز : 44,919 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,209,230
logo-samandehi