بسیار تکان دهنده و آموزنده بود جناب سیاهپوش به ویژه اشاره به عقرب و زخم زبان . کاش همیشه و هر لحظه به یاد مرگ باشیم --------------- متشکرم از توجهتان کاش بیشتر فکر کنیم و کمتر حرف بزنیم. سلامت باشید انشاءالله
|
به نام خدا با اهداء سلام خدمت استاد سیاهپوش از خواندن شعر بسیار پرمغز و پرمایه و در عین حال تکان دهنده وتامل برانگیز شما حقیقتا لذت بردم و بیش از آن، از مطالعه نقدهای ظریف و دقیقه و نیز نکته سنجی و ظرافت نگاه اساتید توانمند عرصه شعر نسبت به سروده تان بسیار بسیار استفاده بردم. و البته در دلم حسرت خوردم از اینکه کاش نسبت به سروده های من هم نقدی هرچند مختصر صورت می گرفت. -------------- سلام بر شما شاعر متعهد و توانا خواهر ارجمند و بزرگوار. شکر خدا که این شعر ناقابل مورد توجه شما بوده است. ممنون از ترحیب و تشویقتان. اساتید ارجمند با وجود مشغله ی زیاد حقیقتا لطف می کنند به نقد اشعار می پردازند. شما می تونید به بخش نقد اعلام کنید تا یکی از اشعارتان به انتخاب خودتان نقد بشود. خانم معین زاده در خصوص بیت آخر این غزل ممنون میشم صریح و بی تعارف نظرتان را بفرمایید. خیلی از دوستان معتقدند غلط اندازه و ممکن است برداشت نا مناسبی از آن بشود. نظر شما اولا به عنوان یک شاعر خوب و ثانیا به عنوان یک بانوی متخلق حتما به حقیر کمک خواهد کرد. امیدوارم سایر دوستان هم در این خصوص دریغ نفرمایند.
|
سلام بر جناب سیاه پوش گرانقدر دست مریزاد عیدتان مبارک بدرود ----------------- سلام جناب گیاهی عید شما هم مبارک زنده باشی
|
در سرسرای جمجمه یک مار خفته است کژدم درون پیرهنم راه می رود *** سلام جزاک الله تلخ و گزنده بیت آخر : بسیار تلخ ، اما کاملا بکر! موفق باشید و پیروز امیدوارم خود وبستگانت خیردنیا و آخرت ببرید یا حق! ------------- سلام بر استاد گرانمایه و متعهد خودم خیلی لطف کردید به حقیر سرزدید. ممنون از گذر و نظرتان استاد من هم بهترینهای دنیا و آخرت را برای شما و همه ی خوبان عالم از خدای بی شریک خواهانم
|
سلام بر شما زیبا کوبنده تلخ غم انگیز وپرُ از حرف های تکان دهنده ! این است برداشت من از این چکامه -------------- سلام و عرض ادب و ارادت برداشتتان ارزشمند و مایه امید است به این دلیل که می خواستم همینطور باشد: گزنده و بیدارگر. علی یار شما
|
از نسل حرفهای پر از تیغ و طعنه است این عقربی که در دهنم راه می رود چقدر زخم زده ایم و زخم خورده ایم از این عقرب! خداوند به همه ما رحم کند... -------------- و شعرا اگر بخواهند زخم بزنند، کشننده تر از هر کسی زخم خواهند زد. سلامت باشی و در امان از تیر طعنه ی دشمنان
|
سلام استاد عزيزم عيد گذشته بر شما مبارك طاعات قبول در گاه حق از شعر خواني شما محضر رهبري بسيار خوشحال شدم و فيض بردم... اين غزل هم بسيار زيبا بود طيب الله جناب سياهپوش عزيز التماس دعا ياعلي -------------- سلام ایمان عزیز عید شما هم پر نور و سرور ممنون محبت شما. کم کار شدید. چرا؟ التماس دعا
ایمان کریمی
1392/5/21 در ساعت : 21:47:58
سلام مجدد كم كاري كه بابت مشغله ست ولي يه مدتي هست نت هم ندارم متاسفانه و كمتر ميرسم بيام و كاراي دوستانو بخونم و استفاده كنم. التماس دعاي شديد دارم استاد خوب و عزيز . . . . --------------- سلام و آرزوی توفیق و فراغت دل برای شما
|
|
سلام جناب سیاهپوش بزرگوار،بسیار تاثیرگذار بودو چقدر تامل برانگیز... ------------- سلام و سپاس از شما بزرگوار زنده باشی
|
درودشاعرگرامی.دردبسیارجانکاهی است که اززیبایی شعرنکاست/بردندهرچه بود ومرانیست همنشین/جزوحشتی که درکفنم راه می رود/روزی که از جسدخود هم فرارمی کنیم/ ---------------- سلام و سپاس از برادر خوبم زنده باشی
|
سلام جناب آقای سیاهپوش غزل پرمغزی ست ، خوب می شد اگرانسان هرلحظه بایادمرگ جانش را به کردار نیک ،آذین بندد . خاصیت کلام مولایمان حضرت علی "ع" پالودگی ست، واین تاثیر در کلام شما ستودنی ست. بیت پایانی غزل شما نیز کاملا قابل دریافت است . مشام جانتان همواره عطرآگین به نهج البلاغه. یاعلی ------------- سلام خانم تفقدی خیلی ممنون از گذر و نظر عالمانه و دل گرم کننده شما. آمین میگم دعای عالیتان را. زنده باشید و سربلند انشاءالله
|
سلام برادرعزیزم. غزل حکمت آمیزوتکان دهنده ای است.کاش تلنگری عمیق تربردل غبارگرفته ی غافلانی چون من بخوردومرگ آگاه ترومعادباورترشویم.دست مریزاد. -------------- سلام بر برادر خوشفکر و اهل معرفت و معنا سپاسگذارم جناب انصاری نژاد. دعا کنید برای غفلت زدایی از دل این حقیر و همانندان بسیار حقیر یا علی
|
به نام خدا سلام آقای سیاهپوش وقتی برای اولین بار شعرتان را خواندم، با رسیدن به بیت آخر، همان برداشتی را کردم که احتمالا برخی دیگر از دوستان از بیت آخر داشته اند: «خیانت»، «عشق دوم» و ... بعد که یادداشت ابتدای غزل را خواندم که مربوط به نهج البلاغه بود و منظور اصلی شما را از سرودن این شعر دریافتم، بیت آخر را با این جمله « و ثروتشان به وارثان رسيد، و زنانشان به ازدواج مردان ديگر درآمدند» منطبق کردم و مشکل حل شد. به هر حال، من هم مثل شما و سایر دوستان معتقدم که بیت آخر باید اصلاح یا جایگزین شود. پیشنهاد من این است: یک سال بعد؛ ... وارث من سفته می کشد! یک مرد پا به پای زنم راه می رود ... -------------- سلام و سپاس فراوان از شما خانم معین زاده. پیشنهاد شما یکی از بهترین پیشنهادهایی است که تا الان دریافت کرده ام. مصرع اول جای تامل بیشتری دارد. همچنان منتظر دریافت نظرات دوستان دیگر می مانم. خیلی متشکر از شما بانوی فرزانه
|
درود بسیار جناب سیاهپوش گرامی نفیسه ی زیبایتان را خواندم کاش بیش زبان به کام بگیریم و کمی بیاندیشیم نویسا بمانید ------------- سلام بر شما خانم دکتر خیلی ممنون از لطف شما. چند وقتی نا پیدا بودید. انشاءالله که در سلامت و صحت بر مدار حق و عدالت، پایدار باشید. یا علی
|
بسیار تاثیر گذار بود .ممنون ------------- بسیار سپاس از محقق گرانقدر و اهل فضل سلامت باشید انشاءالله
|
سلام جناب سیاهپوش غزلتان حال و هوای خاص و فضایی خاص دارد که در عین دلنشینی و شاعرانگی, هراسناک است. عالیست! قلمتان استوار و پویا! پیروز باشید یا علی(ع) ------------------ سلام و سپاس از توجه شما بانوی بزرگوار خدای بزرگ نگهدارتان
|