با سلام خدمت اساتید گرامی
نقد منصفانه جناب سلیمان پور را در مورد شعر زلال خواندم و از آنجا که ایشان به شیوایی در این مورد اظهار نظر کرده بودند خواستم آنچه در تمام این مدت در تفکرم می گذشت را به تحریر در بیاورم
ایشان به درستی عنوان کرده بودند که زلال سبک نیست چون در جایی که بزرگان معاصر در زمینه نیمایی وسپید ادعایی نسبت به سبک بودن شعرشان ندارند چگونه این چنین ادعایی را در مورد زلال می توان کرد که خالی از هرگونه نو آوری در عرصه زبان و مفاهیم شعر است
نکته دیگر اینکه آیا نیما که این روزها در سوگ سالگرد رحلت ایشان هستیم آیا این ادعا را داشت که مثلا نیمایی در سال فلان متولد شد
حال اگر فرض را بر این بداریم که زلال سبک، قالب یا هرچیز دیگری است باید اجازه دادکه تاریخ ادبیات نسبت به آن نظر دهد نه اینکه بر آن تاریخ ابداع و تولد نهاد
و در آخر این نکته نظر شخصی اینجانب است که زلال حرکت به قبل است ما در دوره ای زندگی می کنیم که گذشتن از مرزها و آزادی اهمیت فراوانی برایمان دارد که من گمان می کنم که اصلا علت غایی ابداعاتی چون نیمایی و سپید همین روحیه انسانهای امروزی است شعر با نیمایی رهایی یافت از توازن مصرع ها و قافیه برای اینکه انسان ها آنچه درون قلبشان است راحت تر بیان کنند با سپید فراتر رفت تا فقط روح شعر باشد و واژه بدون هیچ چیز دیگری وحال شما می خواهید برای حفظ کانکریت شعرکه موضوعی کاملا بی اهمیت در شعر است محدودیتی برای نیمایی ایجاد کنید و نام یک سبک را بر آن بنهید
در آخر یک سوال دارم که اگردو نفر خواستند یک شعر زلال را نه با تایپ کردن که با دست خط خود بنویسند ویکی سین را کشیده نوشت و دیگری با دندانه آیا تمام آنچه شما آن را یک سبک نام نهاده اید از بین نمی رود ژ
دوست عزیز مبدع زلال مشک آن است که خود ببوید
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/3/4 در ساعت : 4:56:10
| تعداد مشاهده این شعر :
1051
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.