ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مهرابه‌ی قنوت


 این صبح دلپذیر خدا از شما پراست
مولای من! تمام شما از خدا پراست
 
در دست‌های روبه خدایت همیشه ماه
مهرابه‌ی قنوت تو از ربنا پراست
 
با آسمان ستاره‌ی اشک‌ات به گفت و گوست
از هق‌هق شبانه‌ی تو کوچه‌ها پراست
 
تا راه مکه آه تو از کوفه می‌رود
چاه مدینه از نفس کربلا پراست
 
پیچیده موج فُزتُ وَ رب‌ات درآسمان؟
یا کعبه‌کعبه گنبد جان از خدا پراست
 
هم ابتداست آینه‌ی انتهای تو
هم انتهای روح تو از ابتدا پراست
 
وقتی که سرخ ِ خون تو فواره می‌زند
لب‌هایت از ترنم نعم‌الرضا پراست
 
بازآ پراز فصاحت نهج البلاغه کن
شعر مرا که از قفس انزوا پراست
 

کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/5/6 در ساعت : 13:49:26   |  تعداد مشاهده این شعر :  531


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

آیدین ضیایی
1392/5/6 در ساعت : 15:35:11
شعر "مهرابه ی قنوت" متشکل از 8 بیت است که در 7 بیت آن مستقیم و غیر مستقیم می توان به نسبتش با حضرت امیر (ع) پی برد.تمامی اشارات به نوعی با شیوه ی حیات حضرت امیر در اتباطند و شاعر به خوبی این چفت و بست را به شعر فراخوانده و معماری کرده است.نمی توان از شیوه و نگاهی با زاویه ی دیگر گون به روایات حاکی به دید اغماض گذشت و غافل شد که البته در جای خود قابل بررسی و بسط اند.اما آنچه حقیر راقم این سطور را جلب کرد ،بیت "هم ابتداست آینه‌ی انتهای تو/هم انتهای روح تو از ابتدا پراست" است که اندیشه و شعر را توامان و در بر هم یافتم.شاعر در این بیت با استناد به اسفار صدرالمتالهین ،نفس مرتبط با حضرت امیر را از آن رو که نفس است و حکم به طبیعت جرمی دارد ،وارد فضایی مجرد کرده و در سلک مفارقات محض در نظر آورده است و از این رو می توان از اتصال به عالم بالا سخن راند و چون ذات به هویات وجودی به پروردگار نیازمند است ،مطلقن و بالذات مستغرق در دریای لاهوت و انوار نور احدیت خواهد شد و خود نمودی از ذات باری تعالی میشود و این مقامی است که حضرت امیر در عین تقید به نفس جسمانی ،دارای امکانی استعلایی است و این ماهیتی است که جز تعلق به ذات حق تعالی قابل استناد نیست.
رضا نیکوکار
1392/5/6 در ساعت : 15:34:11
با آسمان ستاره‌ی اشک‌ات به گفت و گوست
از هق‌هق شبانه‌ی تو کوچه‌ها پراست

التماس دعا برادر...
سید حسن رستگار
1392/5/7 در ساعت : 14:34:59
سلام و درود

لذت بردم التماس دعا در این شبهای عزیز

بر قرار و بر مدار
یا علی
علی رضا آیت اللهی
1392/5/7 در ساعت : 18:39:28
در عرض تسلیت سالروز شهادت شاه مردان ، امیرم‍‍ومنان حضرت امام علی (ع)

کشته گشتی زجفا ، تیغ قفا ، بحثی نیست
شده قربانی ِ امیال و هوا ، بحثی نیست

مرد بودی به زمانه ، بتناسب به جهان
ادب آموخته یِ راه خدا ، بحثی نیست

به وفا سمبل دوران جهالت شده ای
منتقم گشته به خون شهدا ، بحثی نیست

بس خطرها که به جانت بخریدی با عشق
تا دهی مُلک خدا را تو جلا بحثی نیست

سالها در طلب عدل زشب تا به سحر
دوش بنهاده به بار فقرا ، بحثی نیست

خواستی عادل و زاهد بنشینی به کنار
در حذر از همه مکر رفقا ، بحثی نیست

پس گذشتی زحقوقِ خود و آرامش خواه
هدیه کردی به همه صلح و صفا ، بحثی نیست

ای بسا ظلم که امروز بنام تو شود !!!
گر چنین است ره قدر و قضا ! بحثی نیست

شایدم باید نام تو بیاید به میان ؟!!!
تا که رسوا بشود اهل ریا ، بحثی نیست

شیر می بایدم امٌا نه یکی و نه دوتا...
در همین آن و به یک حول ولا... بحثی نیست

گروه : کهن
نوع : غزل
موضوع : آئینی
تاریخ : 7 / 5 / 1392
محل : تهران
شبنم فرضی زاده
1392/5/6 در ساعت : 13:52:56
درود



هم ابتداست آینه‌ی انتهای تو
هم انتهای روح تو از ابتدا پراست
زهرا شعبانی
1392/5/6 در ساعت : 16:51:1
بازآ پراز فصاحت نهج البلاغه کن
شعر مرا که از قفس انزوا پراست

احسنت بر شما
محمد حسین انصاری نژاد
1392/5/7 در ساعت : 2:3:11
سلام برشاعرروشن اندیش وتوانا.
غزل پرحس وعمیقت رااکنون که ساعت یک نیمه شب است،زمزمه کردم.خلوت شبانه ام رارنگین کرد.ماجورباشی.
میلاد سلطانی آزاد
1392/5/7 در ساعت : 23:5:49
درودتان

بسیار زیبا بود.

ماجور باشید
بازدید امروز : 19,484 | بازدید دیروز : 22,856 | بازدید کل : 124,698,908
logo-samandehi