ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



نیما و سمبولیسم سیاسی
نيماو سمبوليسم سياسي
 
رضا اسماعيلي
 
 
 
 

 


   شعر نيما ـ علي‌رغم اعتقاد نيما به سادگي و پيروي از «لحن طبيعي گفتار»-  شعری ابهام پرور و نمادگراست. اكثر نمادهاي به كار گرفته شده نيزنمادي از خودِ شاعر است. نمادهايي چون: مرغ آمين، ققنوس، كك‌كي، مرغ غم، مرغ مجسمه و...

   جالب است بدانيد كه نيما در مجموعه اشعارش حدود دويست و پنجاه و دوبار از واژة  «شب» استفاده كرده و با كاربرد اين واژه قصد آن را داشته است كه سيماي پليد و دهشتناك هيولاي آدمي‌خوار استبداد و اختناق را به تصوير بكشد. البته اگر بخواهيم از دايرة انصاف خارج نشويم بايد بگوييم كه بسامد نمادگرايي تنها در شعرهاي سياسي ـ اجتماعي نيما بالاست و در ساير شعرها بهره‌گيري از نمادها از بسامدي طبيعي برخوردار است.

   از زماني كه نيما گام در راه صعب و دشوار تجّددخواهي و نوآوري نهاد، همواره يكي از دل‌نگراني‌هاي او كه مثل خوره روحش را مي خورد وهمچون كابوسي وحشتناك خواب‌هاي شيرينش را آشفته مي‌ساخت، وحشت از برخورد حكومت خودكامة وقت با او به جُرم تجّددخواهي و اخلال در امنيّت كشور بود!

هان! اي شب شوم وحشت انگيز

تا چند زني به جانم آتش؟

يا چشم مرا ز جاي بركن،

يا پرده ز روي خود فرو كش

يا باز گذار تا بميرم

كز ديدن روزگار سيرم 

                                              (اي شب، شعر زمان ما، محمد حقوقي، ص 114)

   سيطرة اين وحشت شوم برجان نيما آن‌چنان سنگين بود كه نيما در تعدادي از نامه‌ها و يادداشت‌هاي خود گاهي به صورت مستقيم و گاهي غير مستقيم و كنايه‌آميز به آن اشاره كرده است.

   براي مثال نيما درنامه‌اي كه در سال 1334 به يكي از دوستان خود نوشته، اين دل‌پريشي و آشفته حالي خود را با صراحت بيان كرده است:

   «من هزاران ورد و تعويذ را براي چشم‌زخم حمايل كرده‌ام... چه بسا كه بايد چشم در راه هرگونه خبرهاي وحشتناك بود، شوخي نپنداريد. نزديك شده است آن روزي كه شما در ولايت غربت بشنويد به جرم كوتاه و بلند كردن مصراع‌ها استاد گرامي محكوم به حبس و اعمال شاقه شده باشد!».

                                                                        (نامه‌هاي نيما، صص 534 و 535)

   جلال آل‌احمد نيز در اين خصوص خاطره‌اي از نيما تعريف مي‌كند كه مؤيد همين مطلب است:

«هيچ يادم نمي‌رود كه وقتي خانلري از حاشية دستگاه علم به معاونت رسيد، پيرمرد يك روز آمد كه مبادا بفرستد مرا بگيرند كه چرا شعر را خراب كرده‌اي؟! و خانلري كه سناتور شد، اين وحشت كودكانه دو چندان شد».

                                                          (جلال آل احمد، ارزيابي شتابزده، ص 46)

   شمس لنگرودي نيز همين مطلب را به زبان ديگري، چنين بيان مي‌كند:

«او حتي مي‌ترسيد كه به بهانه‌هاي مختلف اما در واقع، به جُرم كوتاه و بلند كردن مصراع‌ها، با زمينه‌سازي‌هاي پرويز خانلري، محكوم به حبس و اعمال شاقه شود!»

                                                             (شمس لنگرودي، نيما يوشيج، ص 125)

   نيما در جايي ديگر ـ در لايه‌اي از طنز و شوخ طبعي ـ ترس خود را از تبعيد و توبيخ توسط حكومت وقت بيان كرده است. اسماعيل شاهرودي نقل مي‌كند كه:

«نيما از دست شعراي كهنه‌سرا، عجيب دلخور بود. گويا همان موقع وزير فرهنگ، ملك‌الشعراي بهار بود. نيما يك روز به من گفت:

ـ به وزارتخانه كه مي‌آيي، شعر نو توي جيب نگذار!

ـ گفتم: چرا؟

ـ گفت: اگر خداي نكرده مأمور دمِ در بفهمد كه شعر كوتاه و بلند در جيب داري، هم شغل مرا از دستم گرفته‌اي، هم خودت شلاق خورده‌اي.»

براي احتياط هم كه شده، هميشه در جيب‌هايت قصيده‌اي بالا بلند پنهان كن كه لااقل از بلا در امان بماني».

                                                        (بوطيقاي شعر نو، شاپور جوركش، ص 47)

   از مطالعة نامه‌ها و يادداشت‌هاي روزانة نيما مي‌توان فهميد كه تنها حربة شاعر براي فرار از اين كابوس وحشتناك و جانكاه، پناه بردن به نمادگرايي (سمبوليسم سياسي) بوده است. برخلاف نظر بسياري از مُنتقدان كه در تحليل و واكاوي آثار نيما و مؤلفه‌هاي شعر نيمايي «نمادگرايي» را يكي از ويژگي‌هاي سبكي نيما برشمرده‌اند، بايد گفت كه نيما خود «نمادگرايي ـ سمبوليسم» را جزء ويژگي‌هاي ذاتي سبك خويش نمي‌دانسته و اگر در مقطعي از زندگي ادبي خويش به اين شيوه توسل جُسته، از سر اضطرار و ناگزیري بوده است.

   من هم نظرات نيما را دربارة ارزش نمادها در شعر مطالعه كرده‌ام و خوب مي‌دانم كه نيما در مقطعي گفته است: «سمبول‌ها شعر را عميق مي‌كنند، دامنه مي‌دهند، اعتبار مي‌دهند، وقار مي‌دهند و خواننده خود را در برابر عظمتي مي‌يابد».

                                                                             (حرف‌هاي همسايه، نامة 61)

   ولي همين نيماي به ظاهر سمبوليست كه در مواردي حد اعلاي شعر را «پيچيده و مُغلق» بودن آن مي‌داند، و بر «ابهام و رمزگرايي» در شعر تأكيد مي‌كند، در جايي ديگر در مذّمت «پيچيده‌گويي» و سفارش به «ساده‌گويي» چنين مي‌گويد:

«من همة قطعات شعرهاي خودم را نمي‌پسندم. مردم حق دارند، شعر افسون است. اما يك افسون خيرخواهانه. بايد از حيث كلمات، شكل، وضع، تعبير، جمله‌بندي و خصوصيات زبان و همه چيز با مردم كنار بياييم، شعر بايد مردم را از خود گريزان نكرده، اول رو به خود بياورد، بعداً مطالبي را به آنها برساند».

 
کلمات کلیدی این مطلب :  نیما ، و ، سمبولیسم ، سیاسی ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/3/4 در ساعت : 4:47:50   |  تعداد مشاهده این شعر :  1750


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 1,019 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,222,226
logo-samandehi