بسم الله الرحمن الرحیم
اقرا باسم ربک الذى خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربک الاکرم، الذى علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم
میرسد از راه جبریل امین
در حرا از سوی رب العالمین
حلّه ای از نور در اطراف او
میکند او با محمّد گفتگو
میدهد آواز اقرا باسم رب
میفتد زین قول احمد در تعب
من ندانم خواندن آمد در جواب
امیّم من دورم از درس و کتاب
درس ناخواندی خدا دادت کتاب
رحمه”للعالمینی در حساب
رو به سوی شهر آمد مصطفی
در دلش نوری ز پیغام خدا
سوی منزل شد روان با تاب و تب
آیه های نور در دل ،بسته لب
وحی آغاز مسیری تازه بود
باب رحمت بر بنی آدم گشود
لحظه های تلخ تنهایی گذشت
بت گران را دور آقایی گذشت
ابن عمّ و همسرش آگه شدند
همدل و همراه در این ره شدند
لا اله آمد جواب هر اله
نیست جز الله در عالم اله
لا اله آمد و بتها را شکست
روز شد شام زنان تیره بخت
هر که با تقوا بود باشد عزیز
مستدام این دین بود تارستخیز
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/4/9 در ساعت : 5:9:37
| تعداد مشاهده این شعر :
1024
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.