به نام نامي شبهاي نخلستان
نشان رحمت باران
علي سلطان درويشان
امير انسيان و جان
شه اعجاب بي پايان
به حق حرمت قرآن
به قاف و سجده و لقمان
به كهف و نون و الرحمن
مرا هم جرعهاي نوشان
به قدر قدرتت مولا
به حق (هل أتي) - زهرا
از آن چارده مي نوشان
به روي پنج خم جوشان
مرا مست ازل فرما
من از شبگريههاي كوچههاي بي پدر، وحشتزده، تنها،
ميان تاري از گيسوي شبها در به در هستم
هنوزم پشت در، بغض نهان كودكيهايم،
مرا بيتاب ميدارد
هنوزم حرمت بانوي سبزت را
به رغم كودكيهاي دل تنگم
به مهره مهره ي تسيبح دستانم
وضوي اشك ميسازم
هنوزم من مسلمانم
و شيعه سطر آغاز وجود دين و ايمانم
و نامت تكيهگاه هر شب يلدايي دنياي تنهايم.
نمك پاش دل ريشت
قسم بر معني كيشت
هنوزم لافتي إلا علي را دوست ميدارم
تاریخ ارسال :
1392/3/2 در ساعت : 22:12:4
| تعداد مشاهده این شعر :
851
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.