صفاتو... بامرام
امیر توانا املشی
1392/3/2 در ساعت : 16:58:36
:)نوکرتم محسن جان
|
|
درود شاعر بسیار لذت بردم..آشنایی خوبی بود
|
مرحبابکم...بسیار دلنشین و خوب و فاخر است.لذت بردم.
امیر توانا املشی
1392/3/2 در ساعت : 16:58:56
خیلی ممنونم از این همه لطف
|
|
سلام واقعا لذت بردم ... موفق باشید
|
درود بر شما محکم و زیبا بود و سرشار از تعابیر نو و تازه. موفق باشی
|
سلام
غزلی شیرین و شیواست
چون سرخ ترین سیب در آغوش درختی/سخت است تو را دیدن و از شاخه نچیدن
آفرین
|
"اعجاز تو مغرورترین ساحره ها را
وادارنموده ست به انگشت گزیدن
تا این که به هر جا ببرد عطر تنت را
واداشته ای باد صبا را به وزیدن"
سلام جناب املشی
وزن درونی شعرتان بسیار دلنشین است و غزلی زیباست!
قلمتان پایدار و زیبا نویس!
امیر توانا املشی
1392/3/2 در ساعت : 16:53:26
بسیار ممنونم
|
|
سلام هم ولایتی بسیار عالی موفق باشی
|
|
سلام امیرعزیز
غزل زیبایت رازمزمه کردم ولذت بردم.
|
|
|