مجددا خواندم و چقدر احساس نیاز کردم به مرگ اندیشی.
اندیشه تان بلند است، بلندتر باد استاد بزرگوار موفق باشید
|
به قدر پلک بر هم خوردنی آخر به خود آیید به فکر مرگ باشید آی مردم دست کم یک روز زمین با ما مدارا کن چرا اینقدر می لرزی چراباخاک یکسان میکنی صد خانه را هر روز جوابم دادناچارم ز لرزیدن تو همت کن مقاوم ساز منزل را که بر لرزش شوی پیروز
|
جهان جان می شد و مقبول جانان گر که می شستند ستمکاران عالم لحظه ای دست از ستم یک روز خروشی دردمندانه از دلی درد آشنا . برقرار باشید
|
قیامت می شود صد بار از بم بیشتر ، یک صبح بساط هفت گردون باز می ریزد به هم یک روز به قدر پلک بر هم خوردنی آخر به خود آیید به فکر مرگ باشید آی مردم دست کم یک روز سلام استاد عزیز و مهربان انشالله زنده باشید طیب الله انفاسکم
|
دوباره ساعت صبح قیامت زنگ خواهد زد سواری می رسد ناگاه از سمت حرم یک روز به امید آن روز عزیز درود بر شما شاعر بزرگ درد آشنا که ما را با مرگ مهربان آشنا کردید
|
سلام بر استاد غزوه ی شعرآفرین
غزلی بسیار زیباست، سرشار از لحظه های تازه!
"دوباره ساعت صبح قیامت زنگ خواهد زد
سواری می رسد ناگاه از سمت حرم بیرون"
محفوظ باشید انشاءالله ...
|
با سلام بزرگوار مرد دعامیکنم حضرت صدیقه سلام الله علیها به قدر لحظه ای نظر رحمتش رو از افکار پاک شما بر ندارند. انشاءالله همانی که در حیات خلوت راجع به حقیر فرمودیدمحقق شود قوت شب را ندارم اما من از بر نام نان نخواهم خورد. مشتاق زیارت شمام استاد
|
دوباره ساعت صبح قیامت زنگ خواهد زد سواری میرسد ناگاه از سمت حرم یک روز . .
|
حیاتی تازه خواهد یافت ادم از عدم یکروز سلامی به گرمی افتاب بسیار بسیار زیبا سرودید مرحبا بر شما استاد عزیز..
|
نمی بینیم در آیینه خود را صبحدم یک روز... خیلی آدمو تو فکر فرو میبره
|
سلام وعرض ادب استاد عزیز و ارجمند
همیشه در پناه حق زنده و پاینده باشید
قلم شما همیشه زیبا می آفریندزیبا تصویر میکندوزیبا بر دل می نشیند
خدا وند یار و نگهدارتان باشد
|
سلام استاد مثل همیشه بسیار زیباست ما همواره از شما آموخته ایم پایدار وسلامت باشید
|
سلام ودرود استاد عزیز
میخوانم ومی آموزم
|
سلام / باز هم ممنون از زیبا سرودنتان
|
دست کم یک روز ! کاش ................ ممنون استاد عزیز
|
با سلام
به کارگیری یک واقعیت طبیعی برای یادآوری یک واقعه عظیم و یک حقیقت حتمی که روزی بی گمان رخ خواهد داد.
احسنت و آفرین؛ هرچند آفرین و احسنت گویی شاگردی چون حقیر، چیزی به بزرگی استاد قزوه نمی افزاید.
|
سلام جناب استاد چقدر زیبا و دردمندانه بود و چقدر به منِ در خواب مانده تلنگر زد خدا کند بیدار شوم و به خود آیم
|
زمین را می کشند از زیر پامان
...
نمی بینیم در آیینه خود را
...
این نگاه ها به مرگ، بدیع بود
|
سرشار از مرگ آکاهی و زیبایی
|
سلام به استاد قزوه چقدر سخت است اینطور بودن برای ماهایی که تمام روزهایمان شده دنیا. مسدام باشید
|
درود و احسنت شاعر زنده باشید
|
|