ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شعری تقدیم به همسران شهید

چشم هایش شراب سیاهی ، درتن زخمی ساغرت بود
شعر بی واژه ی اشک هایش، بهترین صفحه ی دفترت بود
شانه از او پریشانی از تو ، مُهر از او وَ پیشانی از تو
گرچه خود خسته ی راه اما ، وقت پرواز ، بال و پرت  بود
منتظر شد در آدینه هایت ، پیرتر شد در آیینه هایت
چون کلیدی به گنجینه هایت، چون نگینی به انگشترت بود
موجی از عشق بودی و حل کرد در خودش شور دریایی ات را
گاه باتو  به "والفجر" آمد، گاه در "فکّه" همسنگرت بود
می دویدند یک دسته جاشو ، سوی"کارون" پیراهن او
او که آرامش روی ماهش ، شب به شب قرص خواب آورت بود
پرکشیدی و افتاد در تب ، اشک بر دیده و ذکر بر لب
با دعایش نه هر روز و هر شب ، تا دم مرگ پشت سرت بود 
گوشه ی چادری در حریق  جنگ های وطن سوخت اما ،
راز در سینه ی  شعله هایش ، آتش زیر خاکسترت بود
امیر توانااملشی - رشت 

کلمات کلیدی این مطلب :  شعری ، ، تقدیم ، به ، همسران ، شهید ، ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1391/12/21 در ساعت : 0:38:40   |  تعداد مشاهده این شعر :  2418


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  احسان محمدی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
آفرین بسیار زیبا بود امیر جان :)
نغمه مستشارنظامی
1391/12/21 در ساعت : 12:57:54
سلام جناب املشی بسیار زیبا سروده اید هر بیت شاه بیت بود.موفق باشید
ایمان کریمی
1391/12/21 در ساعت : 9:32:30
موجی از عشق بودی و حل کرد در خودش شور دریایی ات را
گاه باتو به "والفجر" آمد، گاه در "فکّه" همسنگرت بود

سلام

خیلی عالی بود داداش
علی اکبر مقدم
1391/12/21 در ساعت : 10:14:1
افرین افرین ای برادر شعر تو از دل من سخن گفت

اجر تو دیدن یار، فردا ،بابت شعر ناب و ترت بود

سلام خیلی ماه بود خیلی
بازدید امروز : 1,887 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,223,094
logo-samandehi