ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



خروش خورشید/بارش بیداری
           خروش خورشید

کم بود اگرچند به ظاهر نفراتش
دریا شده بودند به باطن، قطراتش

آن سرخ ترین خون خدا روی زمین ریخت
تا سبز شود  سفره ی خاک از ثمراتش

آفاق همه آینه و آیه ای از اوست
این بین شفق هست یکی از اثراتش

خورشید ِ  سحرزاد خروشید و درافتاد
با شرّ شبی شرزه و خیل خطراتش

در عاشقی آن گونه عمل کرد، که آخر
درباره ی او، عقل، عوض شد نظراتش

این سعی کمی نیست؛ برو شیعه صفا کن
با سنّت قربانی و رمی جمراتش 

در گریه ی ما جای چه حرف و حدیثی است 
خود گفته بگوییم قتیل العبراتش

خم تا به قیامت نشود قامت اسلام
زیرا که حسین است ستون فقراتش


             بارش بیداری

دودمان درد پروردند در دامن تو را
جامه ای جنس جنون کردند پیراهن تو را
 
تا قلم در دست عشق افتاد، بالاتر کشید
از تمام سر به داران، یک سر و گردن تو را

عالم مستی نشان در عالم هستی نداشت
بر سر نی،می، علم کرد ای سر بی تن تو را

تا دمار از روزگار شب درآرد تا ابد،
دست باطل سوز حق کرد از ازل روشن تو را

صاف تر از صبح صادق بودی و لایق نبود
ای اهورایی ترین آیینه، اهریمن تو را

دوست، در غلیان غیرت، نعره زد، وقتی که دید
در پس حاشا تماشا می کند دشمن تو را

تو خود خورشیدی و خفاش ها خط می زدند
در خیال خام خود، ای آیت متقن، تو را

زنده رودا! رو به رویت سدی از مرداب بود
تا که از دریاشدن شاید کند قدغن تو را

نام تو - الله اکبر! - بارش بیداری است
بانگ باید زد به هر بام و بر و برزن تو را

طبل با بانگی حماسی، نی به آوایی حزین؛ 
هر که شیدا شد به شکلی می کشد شیون تو را

باء بسم الله را خط زد؟ چه می دانم چه کرد!
سر برید آن لحظه ای که شمر ذی الجوشن تو را

در میان چاله ای؛ در هاله ای از خاک و خون
خوشه های خنجرند، ای ماه من، خرمن تو را

هر دم از هر زخم تو شمشیری از نو می دمد
آبیاری کرد از بس سیل سنگاهن تو را

سرنخ این سرنوشت سرخ را پیدا کند
هرکه بشناسد به قدر یک سر سوزن تو را    
کلمات کلیدی این مطلب :  خورشید ، بیداری ، عاشقی ، عقل ، جنون ،

موضوعات :  عاشورایی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/8/26 در ساعت : 16:42:48   |  تعداد مشاهده این شعر :  1202


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی‌رضا علی‌سلیمانی
1391/8/27 در ساعت : 17:57:40
با سلام.
عذر مي‌خواهم به نظرم در مصراع زير سهوالقلمي رخ داده است (فكر كنم واژه «حرف»، «حرفي» بوده):
در گریه ی ما جای چه حرف و حدیثی است



خلیل ذکاوت
1391/8/28 در ساعت : 13:25:50
سلام بر آقای علی سلیمانی عزیز
از تذکرتان ممنونم، کلمه ی ((چه)) متاسفانه موقع تایپ از قلم افتاده است، بازهم سپاس
امیر سیاهپوش
1391/9/1 در ساعت : 8:24:57
سلام بر حسین علیه السلام و بر یاران رشیدش
صد مرحبا به این اشعار عالی و بی عیب و نقص
اجرتون با اباعبدالله الحسین
امیر سیاهپوش
1391/9/1 در ساعت : 8:27:12
در گریه ی ما جای چه حرف و حدیثی است

به نظر می آید افتادگی سهوی دارد
چه حرف و چه حدیثی است
یا چه حرفی و حدیثی است

ارادتمندیم
سید علی اصغر موسوی
1391/9/5 در ساعت : 2:34:49
عظم الله اجورنا و اجورکم!
بازدید امروز : 5,465 | بازدید دیروز : 13,593 | بازدید کل : 124,261,205
logo-samandehi