سلام و عرض ادب خدمت خانم مستشار نظامی عزیز زیبای شعر و آهنگ در این غزل دلنشین خیره کننده است . به یقین نظر امام هادی همراه بوده و اجرشان نیز درپی با عرض پوزش : در این مصراع ( چشم را بگشای تا با چشمه ات مرداب را... ) اگر چه منظور شما از چند نقطه ی آخر مصراع برای بیشتر مخاطبان آشکار است ولی به نظر می رسد وقتی شعر به زبان های دیگر ترجمه شود خئدکفایی لازم را برای رساندن پیام نخواهد داشت ، بنا بر این پیشنهاد می کنم ابهام مربوطه را خودتان رفع کنید تا آیندگانی که دل در شعر پارسی دارند به اشتباه نیفتند . مثلا چیزی شبیه ==> ( چشم را بگشای تا روشن کنی مرداب را ) شاعرانگی و استادیتان در شعر مستدام ============================== با سلام استاد بزرگوارم ممنون از لطف و دقت نظرتون با احترام به نظر شما بزرگوار مصرع را تغییر دادم به گونه ای که اشاره به سرداب معروف سامرا نیز داشته باشد
|
احسنت خواهر بزرگوار مثل همیشه شیرین و دلنشین، محکم و روان و پر نور. ماجور باشی ---------------- سلام بر استاد ممنون از حضور سبزتان
|
سلام نغمه خانم گرامی ... غزل زیبایی سروده اید ... "دیده ای با چشم خود صد جعفرکذاب را" ... هنوز هم همه جا کذاب ها هستند و چه خوب است که امامان مظلوممان را با اشعارمان بیشتر بشناسانیم ... ممنونم -------------------------- سلام بر طاهره عزیز ممنون از اینکه شعرم را خواندی موفق باشی
|
سلام ضمن تبریک هردوعیدبه حضورمحترم تان وتبریک واجب تربه خاطر سرودن این غزلِ موجز و محکم و زیبا. درباره ی نقدکوتاه شما ، اگر کامنت استاد بزرگوار خوش عمل و جواب این جانب را بخوانیدممنون می شوم. البته که دفاعیه نیست. موفق باشید.
|
سلام بر نغمه عزیز و دوست دوشتنی ام واقعا این شعر رو دوست دارم...یا نقی سلطان مظلومم! نقی مولای صبر...../ خیلی زیباست و دلنشین نغمه جان و چقدر خوشحالم که اینروزها در سایت شعرهای زیادی برای امام هادی عزیزمان می بینیم...چه اتفاق قشنگی! به کوری چشم دشمنانش.../ و شعرهای تو حالم را عجیب خوب می کند اینروزها ------------------------------------- سلام بر وحیده عزیزم خدا را شکر... و شعرهای تو هم حال من را عجیب خوب می کنند خواهرم
|
می شناسی مردمان بی مروت را تو خوب دیده ای با چشم خود صد جعفر کذاب را ..... .... .... سلام و عرض ادب زیبا بود.لذت بردم خانم مستشار نظامی ..... البته کذب های معروف و مشهور جعفر بعد از امام مشخص شد و به ظهور نشست یاعلی
|
درود بر شما. شعر زیبای تان بهترین عیدی بود در شب میلاد امام هادی(ع) ============= عیدانه ناقابلی است پیشکش به محبان حضرتش پاینده باشید و عیدتان مبارک
|
سلام عیدتان مبارک
زیبا ،آهنگین و دل نشین بود
در پناه حق باشید
|
سلام وعرض ادب خانم نظامی گرامی.... درودبرشما.. سپاس از حضورتون ونظر لطف شما.... یاعلی...التماس دعا
|
|
سلام سركار خانم
شعر زيباي شما را خواندم
پيشاپيش عيد را به شما تبريك عرض مي كنم
|
قبول باشه از شما شاعر اهل بيت ع
|
سلام بر شما خانم مستشار نظامی گرامی.
یکی از خوانندگان پروپا قرص اشعار شما هستم ... خواندم و لذت بردم و آموختم.
برقرار باشید
|
شیر کرنش می کند خورشید عالمتاب را عجیب است . اسطوره پلنگ و ماه را شنیده ام . انگاراسطوره ی دیگی در راه است شیر و کرنش در برابر خورشید . به نظرم می رسد . مضمون تازه ای است که قابلیت بسط و تکرار با تجلی دیگر در آثارتان را دارد . موفق باشید ============= با سلام خدمت شما بزرگوار از خوانش دقیق شما سپاسگزارم این مصرع اشاره به معجزات امام هادی(ع) دارد که در دو تا از آنها فرمانبرداری و خضوع شیران در برابر حضرتش ذکر شده است. به نقل از بحار الانوار: در روزگار حکومت متوکل زنی ادعا کرد که زینب دختر فاطمه زهرا سلام الله علیها است متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله سالیانی گذشته است. آن زن گفت: رسول خدا دستش را بر بدن من کشیده است و از خداوند خواسته که هر چهل سال جوانی ام را به من برگرداند و من این مطلب را تا به حال برای مردم اظهار نکردم. متوکل سران ابی طالب و فرزندان عباس و قریش را خواست و مشورت کرد آنها گفتند در فلان تاریخ زینب دختر حضرت فاطمه علیه السلام وفات یافته است ولی آن زن می گفت دروغ است . متوکل گفت: من از فرزندان عباس نیستم اگر نتوانم حجت و دلیلی نقض سخن این زن بیاورم. اطرافیان گفتند: امام هادی علیه السلام را بخواه امید است که پاسخی داشته باشد امام هادی علیه السلام به آن زن فرمود: گوشت بدن فرزندان فاطمه بر درندگان حرام است بنابراین اگر راست می گوئی داخل محوطه درندگان بشو. آن زن گفت: دیگران که در این مجلس مدعی هستند از فرزندان امام حسن و امام حسین علیهما السلام هستند داخل شوند. متوکل به حضرت هادی علیه السلام گفت: شما خودتان داخل شوید. امام فرمود: مانعی ندارد، نردبانی آوردند و در محوطه ای که شش شیر بود امام داخل شد پس از ورود امام تمام شیرها خود را به امام نزدیک کردند و امام دست بر سر آنها می کشید. وزیر متوکل گفت: تا این خبر منتشر نشده حضرت را خارج کن. متوکل گفت: ای ابوالحسن ما قصد سوئی نسبت به تو نداشتیم، فقط می خواستیم به گفته ات یقین پیدا کنیم، دوست دارم که بیرون بیایی امام هادی علیه السلام برخاست و به طرف نردبان حرکت کرد در حالی که همه شیرها خود را به لباس حضرت می مالیدند امام روی اولین پله نردبان که قرار گرفت متوجه شیرها شد و با دست اشاره کرد که بر گردند و شیر ها برگشتند، امام از محوطه شیران خارج شد و فرمود: هر کس می پندارد که از فرزندان فاطمه است در این مکان برود. متوکل به آن زن گفت: داخل محل شیران برو آن زن گفت: شما را به خدا دست نگه دارید من ادعای باطلی کردم من دختر فلانی هستم تنگ دستی و فشار مرا به این کار وادار کرد. متوکل گفت: او را داخل محوطه شیران بیافکنند. در این هنگام مادر متوکل شفاعت کرد و او را نجات داد. منابع: بحار الانوار، ج 50، ص 149، شماره 35 از کتاب خرائج.
|
بزم خفاشان مجال نام پر نور تو نیست شیر کرنش می کند خورشید عالمتاب را. درود بر شما نغمه خانم عزیز دست مریزاد عیدتان لبالب از لبخند و مهر باد -------------------- سلام بر شما معلم مهربان خانم بهرامچی عید شما هم مبارک ممنون از حضور پرمهرتون در دفتر شعرم
|
سلام. خوبي نغمه جان؟ اعياد ذي الحجه را بهت تبريك مي گويم.
|
آسمان نزدیک نزدیک است و می بیند زمین معجزاتی روشن از آن گوهر نایاب را سلام شاعر عزیز بسیار زیبا ، دلنشین و روان و ارزشمند واقعا از خواندنش لذت بردم پایدار باشید
|
سلام مثل همیشه زیبا و روان بود خواهرم سربلند باشید ============= سلام بر شما شاعر موفق ممنون از حضور و لطفتون
|
بزم خفاشان مجال نام پر نور تو نیست
شیر کرنش می کند خورشید عالمتاب را
....
درود بر شما.
اجر تان با امام علی النقی
|
سلام بهره بردم باآرزوی موفقیت -------------------- سلام بر شما ممنون از حضورتان پاینده باشید
|
سلام بر خانم مستشار نظامی بزرگوار بسیار زیبا و ستودنی بود آفرین
|
در پناه حق قلمت هميشه پر توان نغمه جان
|
باسلام بسیارعالی بودموفق باشید به نظرم حرف ندا دراین مصرع(یا نقی سلطان مظلومم. نقی مولای صبر) ازتایپ افتاده-شاعرباشید
|
|