با عرض سلام خدمت همه عزیران و ادیبان گرانمایه و با تشکر از لطف بیدریغ همه دوستان، از آنجا که من دوست دارم در بخش نظرات بیشتر نقد شما گرامیان را ببینم و بشنوم و از نسیه زیاد خوشم نمی آید! بنابراین خیلی مابلم نظرات کسانی را که نقدی بر شعر حقیر وارد می کنند ببینم. با تشکرمجدد از ابراز لطف شما
خیال کن که اصلا این غریبه را ندیده ای
خیال کن نه دیده ای نه از کسی شنیده ای
خیال کن که طوطی ام میان دستهای تو
و تو از این پرنده غریب دل بریده ای
خیال کن مهاجری زدشتهای شرقی ام
مرا شبی زکولیان بی وطن خریده ای
تو فرض کن که من پلنگم و تو ماه من ولی
چه سود از پلنگ زخمی به خون تپیده ای
پرنده غریب من تو با خودت چه کرده ای؟
تمام عمر با خیال خود قفس تنیده ای
نشسته ای بهار گل بیاورد برای تو
دریغ یک علف هم از کویر خود نچیده ای
پلنگ نا امید من تو واقعا که محشری!
و صادقانه اعتراف کن عجب پدیده ای!