این نور الهی است که خاموش نگردد
او خلق عظیم است فراموش نگردد
عمریست که ابلیس در این خواب و خیال است
خاموشی خورشید جهان تاب محال است
این آتش عشقی که خداوند بر افروخت
بال و پر جبریل از این عشق و ولا سوخت
ای شب پره ها نور کجا و شب ظلمت
این وادی عشق است همان شهر محبت
تاریک دلان عمر شما رو به زوال است
این کرکس جادوییتان بی پرو بال است
صد بار اگر توطئه کردید بدانید
ما عاشق نوریم و شما شب زدگانید
پروانه این شمع دل افروز زیاد است
بازار شما تا ابد الدهر کساد است
ما هیچ نترسیم ز آزار شمایان
دیدیم که شد چهره ابلیس نمایان
ای رانده شده دور شو از خیمه خورشید
بیهوده مزن بال در این وادی جاوید
ای حضرت خورشید سر و جان به فدایت
هستیم همه واله و شیدای ولایت
عهدیست میان دل و دلدار که بستیم
با عشق تو از قید شیاطین همه رستیم
ای جلوه حق نور خدا بحر محبت
پیغمبر خاتم شه اسلام محمد(ص)
از من بپذیر این کم و بنما تو عنایت
دستم تو بگیر و بنمایم تو هدایت
سروده سید جمال الدین شهرزاد علوی