درود استاد
اگر بنان زنده بود و با صدای مخملی اش و آن را در مایه بیات اصفهان با ارکستر سمفونیک به رهبری چکناوریان یا روحانی اجرا می کرد بی گمان تاثیر شعر دوچندان می شد دست مریزاد البته برای اینچنین ترانه ای که کمی دلتنگی شاعر را همراه دارد چهارگاه هم خوب است در ردیف استاد کریمی این شعر برای چهارگاه آمده است:(شعر سعدی است)
گفتمش سیر ببینم مگر از دل برود وان چنان پای گرفتست که مشکل برود
دلی از سنگ بباید به سر راه وداع تا تحمل کند آن روز که محمل برود
چشم حسرت به سر اشک فرو می‌گیرم که اگر راه دهم قافله بر گل برود
ره ندیدم چو برفت از نظرم صورت دوست همچو چشمی که چراغش ز مقابل برود
موج از این بار چنان کشتی طاقت بشکست که عجب دارم اگر تخته به ساحل برود
سهل بود آن که به شمشیر عتابم می‌کشت قتل صاحب نظر آنست که قاتل برود
نه عجب گر برود قاعده صبر و شکیب پیش هر چشم که آن قد و شمایل برود
کس ندانم که در این شهر گرفتار تو نیست مگر آن کس که به شهر آید و غافل برود
گر همه عمر ندادست کسی دل به خیال چون بباید به سر راه تو بیدل برود
روی بنمای که صبر از دل صوفی ببری پرده بردار که هوش از تن عاقل برود
سعدی ار عشق نبازد چه کند ملک وجود حیف باشد که همه عمر به باطل برود
قیمت وصل نداند مگر آزرده هجر مانده آسوده بخسبد چو به منزل برود
البته در عصر کنون ناظری و شجریان هم الحق جانشینان خوبی برای اساتیدی مثل بنان بودند
ترانه هایتان دقیقا برای موسیقی حرف ندارد در ضمن نظرتان را در پست قبلی خواندم و نگران سلامتی تان شدم امیدووارم هرچه زودتر به سلامتی کامل برسید ارادتمند یا حق
****************************************
درود بر شاعر و منقد بیداردل و فهیم و نکته سنج جناب مهندس پورافشار عزیز.از عنایتی که نسبت به ارادتمند دارید سپاسگزارم.هربار که به جز شعر نقدهای کوتاهتان -حتی در حد دوسطر-را می بینم هم خشنود می شوم و هم افسوس می خورم که چرا هر روز در سایت نقدی از شما دیده نمی شود.به هرحال سربلند باشید.