یا علی
تا سخن از قدر می آید، به حیدر می رسیم
می شود تا حرف از ساقی، به کوثر می رسیم
از شراب نام او مست و قلندر می رسیم
می رسد از مسجد و میخانه بانگی آشکار
لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار
*
جلوه ناب خدا، آیینه دار ایزد است
صدهزاران جان به قربانش که جان احمد است
بی نواتر کیست از آن کس که با مولا بد است
در شگفت از اوست عالم، در تحیر ، روزگار
لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار
*
بر زبان راندیم نامش را، جهان سرمست شد
از ازل تا دید نورش را زمان سرمست شد
نامش آمد، هم مؤذن هم اذان سرمست شد
بی خود از خود باغ ها، سرمست از عطرش بهار
لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار
*
دید آن شب دیده محراب با اندوه و آه
سجده شیطانی شمشیر را بر فرق ماه
بخت گردون گشت از آن شام زهرآگین سیاه
کعبه هم عمریست مانده در عزایش سوگوار
لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار
*
بی نوایانیم، اما در پناه حیدریم
عاشقان خسته جان و روسیاه حیدریم
آرزومند نسیمی از نگاه حیدریم
دست ما را گیر برخیزیم از جا چون غبار
لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار
*
کوفه دلهایمان محتاج اکرام علی
تا به روز حشر، سرمستیم از جام علی
یادمان دادند برخیزیم با نام علی
ذکر شیرین لبان تشنه هر روزه دار
لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار
(رمضان 91)