نثر روز
علی طلوعی
قرار بر شب قدر است، شبي كه تقدير روشن زمين است، شبي كه مهربانترين كلمات بر پيشاني زمين نقش ميبندند و مقدسترين واژهها اتفاق ميافتند، شبي كه آيه آيه روشني تفسير ميشود و سوره سوره زيبايي تكثير.
شبي كه تنزيل كتاب عظيم است و ترتيل قرآن كريم.
شبي كه زمينش مقدستر از آسمان است و زمانش عزيزتر از هزار ماه. شبي كه فرشتگان بر آستينش سجده ميكنند و بر آستانش سر ميسايند.
شبي كه لبريز از شراب رحمت است و لبالب از سكر سلام.
شبي كه منبع فخر است و مطلع فجر.
شبي كه مقدرات يكسال عاشقي را در بين اهالي زمين به حراج ميگذارند و همه فرصت تاراج «كل امر» را دارند، همه به قدر بندگي محض، بزرگيشان را به رخ ميكشند و سهم هيچكس به يغما نميرود.
قرار بر شب قدر است. شبي كه تقدير روشن زمين است اما اتفاق غريب تاريخ اين است كه در جغرافياي شيعه، شب قدر در كوچههاي بن بست كوفه هراسان ميشود همه آناني كه در كوفه قدم زدهاند، معترفند به سياهي، به ظلمت جاوداني شبهايش، به هراس و سنگيني كوچههايش، كه نفسها را به شماره مياندازد و دلها را سرگردان ميكند. شبهاي كوفه هميشه ـ حتي در شب قدر ـ مه آلود است و مبهم، تا هيچ چشم نامحرمي مولا را با كولهباري از نان و عاطفه و خرما به تماشا ننشيند.
وقتي نام كوفه و علي ميآيد، تمام شعرهاي شفاف آفرينش كبود ميشوند، «علي» روشنترين اتفاق خلقت ميماند و «كوفه» كبودترين حادثه هستي.
تقدير قدر براي ما آن ميشود كه شرمندهترين تيغ تحجر زلالترين لبخند زندگي را در محراب نور «رستگار» كند.
قرار بر شب قدر است و چه تلافي مباركي است كه ملائك بين زمين و آسمان سرگردان ميشوند. عدهاي قرآن كريم را به زمين نازل ميكنند و جمعي قرآن ناطق را به آسمان ميبرند و در اين تراكم رفت و آمدها، «علي» بهانه معاشقه اهالي «قدر» است. چه حكمتي است شب قدر را كه تقدير روشن زمين است، براي تمامي شيعيان يادآور ظلمت شبهاي كوفه ميشود و فرق شكافته عدالت. چه سري است كه در اين شب نزول قرآن بر زمين، عروج قرآن ناطق آسمان را به گريه ميكشاند.
تاریخ ارسال :
1391/6/7 در ساعت : 18:43:9
تعداد مشاهده :
272
کسانی که این مقاله را می پسندند :
ارسال نظر :