ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  
آخرین اخبار
۞ :: خورشید در اوج فلک یک روز؛ آزادی‌ات را می کشد فریاد
۞ :: رهبر انقلاب نقد اجتماعی و سیاسی در شعر طنز را به رسمیت می‌شناسند
۞ :: برگزاری بیست و دومین همایش ادبی سوختگان وصل با موضوع شهدای خدمت
۞ :: انعکاس دردهای بیماران ای‌بی در "شعر پروانگی"
۞ :: شعرهای علیرضا قزوه در "باغ دوبیتی"
۞ :: اعضای هیات علمی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر
۞ :: فکری به حال فرزندخواندگی جشنواره شعر فجر کنید
۞ :: پیکر علیرضا راهب روز شنبه (هفتم تیرماه) تشییع می‌شود
۞ :: مومنی، حوزه هنری را «مومنانه» اداره کرد
۞ :: قزوه: تغییر مدیریت در حوزه هنری، آرام، حساب‌شده و عاقلانه بود
۞ :: مجموعه سروده‌های سیده بلقیس حسینی،‌ شاعر فارسی‌زبان هندوستانی، در مجموعه‌ای با عنوان «در انتظار جمعه آخر» منتشر شد.
۞ :: اختصاصی : شب استاد حمید سبزواری با عنوان پدر شعر انقلاب
۞ :: اختصاصی : کیش برای پنجمین بار شعرباران می‌شود
۞ :: سیروس مشفقی (شاعر) درگذشت
۞ :: اختصاصی : ویژه برنامه " مناجات در ادب فارسی"
۞ :: اختصاصی : گزارشی از برگزاری شب شعر بزرگ قدس در گروه بین المللی هندیران در واتساپ
۞ :: نشست ادبی «از آزادسازی خرمشهر تا آزادسازی قدس»
۞ :: شاعران و نویسندگان برای «فلسطین آزاد» قلم می‌زنند
۞ :: اختصاصی : محمدعلی عجمی، شاعر تاجیک درگذشت.
۞ :: نخستین دوره مجازی کارگاه تخصصی شعر هیأت برگزار می‌شود



نثر روز

سید ضیاءالدین شفیعی

1
وقتي آسمان در تصرف كركس‌هاست و زمين در محاصرة خرچنگ‌هايي كه ريشه‌ها و جوانه‌ها را بي‌رحمانه هرس مي‌كنند...
... وقتي بارش يكريز اندوه و اخم، آرامش دشت‌ها و دامنه‌هاي پُر‌تپش را بر هم زده است و جز غيرت مردانة جوانان و نوجوانان، سدي فرا‌روي دشمن نيست، مرهم كدام مدد و امدادي زخم‌هاي ناسور جوانمردان را التيام مي‌بخشد؟
روشناي كدام اميد چفيه بر زخم چاك‌چاك اين خاك سربلند مي‌بندد؟

2
وقتي در جنوب، خرمشهر ما چون كودكي در كوچه‌هاي خواب سرگردان، جراحات ناگهانش را به آب كارون شست و در غرب، مريوانِ جوان، بازوان كبودش را به گردن كوه‌هاي سرفراز حمايل كرد و در شمالِ غرب، زخم پيشاني پيرانشهر در همهمة توپ‌ها و غرش بي‌پايان هواپيماها از ياد رفت، كوله‌پشتي كوچك كدام امدادگر شتك خون شما را مرور كرد و بر شريان‌هاي بريدة شما مرهمي از مهرباني گذارد؟

3
در شب‌هاي سبك كوهستان و روزهاي گستردة دشت، وقتي عبور گلوله‌ها وقوع جنگي نابرابر را فرياد مي‌زد و رزمندگان در معركة غيرت، گاه پس ديوار خرابه‌اي را سنگر مي‌ساختند و گاهي ديگر گلوله‌هاي اسلحه‌اي تازه به غنيمت گرفته شده را به سمت دشمن شليك مي‌كردند، اگر مردي بر خاك مي‌افتاد، همان‌ها امدادگراني مسيحادم مي‌شدند كه در چهچهة مرموز مرگ، برادران پرپرشان را بر دوش گرفته و به زندگي دوباره دعوت مي‌كردند.




تاریخ ارسال :   1391/6/7 در ساعت : 18:43:6       تعداد مشاهده : 262



کسانی که این مقاله را می پسندند :



ارسال نظر :

بازدید امروز : 5,315 | بازدید دیروز : 6,126 | بازدید کل : 123,417,493
logo-samandehi