ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  
آخرین اخبار
۞ :: خورشید در اوج فلک یک روز؛ آزادی‌ات را می کشد فریاد
۞ :: رهبر انقلاب نقد اجتماعی و سیاسی در شعر طنز را به رسمیت می‌شناسند
۞ :: برگزاری بیست و دومین همایش ادبی سوختگان وصل با موضوع شهدای خدمت
۞ :: انعکاس دردهای بیماران ای‌بی در "شعر پروانگی"
۞ :: شعرهای علیرضا قزوه در "باغ دوبیتی"
۞ :: اعضای هیات علمی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر
۞ :: فکری به حال فرزندخواندگی جشنواره شعر فجر کنید
۞ :: پیکر علیرضا راهب روز شنبه (هفتم تیرماه) تشییع می‌شود
۞ :: مومنی، حوزه هنری را «مومنانه» اداره کرد
۞ :: قزوه: تغییر مدیریت در حوزه هنری، آرام، حساب‌شده و عاقلانه بود
۞ :: مجموعه سروده‌های سیده بلقیس حسینی،‌ شاعر فارسی‌زبان هندوستانی، در مجموعه‌ای با عنوان «در انتظار جمعه آخر» منتشر شد.
۞ :: اختصاصی : شب استاد حمید سبزواری با عنوان پدر شعر انقلاب
۞ :: اختصاصی : کیش برای پنجمین بار شعرباران می‌شود
۞ :: سیروس مشفقی (شاعر) درگذشت
۞ :: اختصاصی : ویژه برنامه " مناجات در ادب فارسی"
۞ :: اختصاصی : گزارشی از برگزاری شب شعر بزرگ قدس در گروه بین المللی هندیران در واتساپ
۞ :: نشست ادبی «از آزادسازی خرمشهر تا آزادسازی قدس»
۞ :: شاعران و نویسندگان برای «فلسطین آزاد» قلم می‌زنند
۞ :: اختصاصی : محمدعلی عجمی، شاعر تاجیک درگذشت.
۞ :: نخستین دوره مجازی کارگاه تخصصی شعر هیأت برگزار می‌شود



سخن هفته


هویت ملی،اقتدار فردا،با حسین
سینا واحد

«باز این چه شورش است که در خلق عالم است...»
آیا هیچ فکر کرده‌ایم که در میان هزاران شعر و قطعه و رثائیه که برای امام حسین، توسط نبوغ قدرتمند ایرانی و ایرانیان فرهیخته، تولید شده و در برابر سفره گسترده فرهنگ گرای، چشم و ذهن و قلب ایران زمین، چیده شده، چرا، شعر «محتشم کاشانی» برای زنده باد «حسین» گفتن، در همه ایام و بویژه ماه یگانه و بی همتای «محرم»، انتخاب گشته و استفاده از آن در مجالس روضه و مجالس حسینی، تبدیل به یک سنت پرسطوت و خشنودی آفرین گشته و همه «گرایش‌های زبانی و جغرافیایی» در برابر آن سر تعظیم فرود آورده‌اند و پذیرای این نوع از ادبیات و زنده باد حسین گفتن، شده‌اند.
آیا «این رفتار فرهنگی یکسان» در سراسر سرزمین مادری، از یک مدیریت با قدرت اجرایی کشوری به دست آمده؟! و آیا قدرت تبلیغات واحدی، توانسته به چنین هدف شگفت آفرینی دسترسی یابد!؟
و یا یک دولت قدرتمند، با استفاده از ابزار سلطه دولتی، توانسته چنین نمایش هماهنگی از رفتار فرهنگی را به نمایش تاریخ ببرد!؟
آنچه مسلم و قطعی است، این حقیقت است که در قرن‌های گذشته «اندیشه و تفکر عملی» در ساخت دولت‌ها، ضعیف‌تر از آن بوده که بتواند به درک قدرتمندانه و اقتدار گرایانه «رفتار فرهنگی یکسان»، در جغرافیای بزرگ هویت ملی، دسترسی پیدا کند و آن را با تبدیل نمودن به یک «هدف ملی»، به دنبال تحقق اجتماعی و سراسری آن باشد.
پس این «رفتار فرهنگی یکسان و همشکل» در مجالس حسینی، از کجا می‌آید؟ گرچه پاسخ به این پرسش سخت است و شاید هم ناممکن به نظر آید؛ اما می‌توان وارد دایره آن شد و به گونه‌ای تاریخی به آن جواب داد.
اگر جناب «محتشم کاشانی» را درست و «تاریخ گرایانه» ببینیم باید بگوییم، او کیست؟ «محتشم کاشانی» یک شخصیت معمول فرهنگی نیست؛ او یک خیال پرداز شب نشین که شب را به مدد یک پیاله سپری کند و در دنیای خیالوار خویش، سفر کند، نیست!
او، شاهد برتر و پرنبوغ «مشهد اردهال» است. او شاهد هرساله یک «قیامت منطقه‌ای» در کاشان است. او شاهد چگونگی شهادت و مجاهدت حضرت «سلطان علی» در کاشان است و نیز او، شاهد نزدیک و نزدیک‌تر، هفتاد شمشیر شیدای زمانه حسینی است، که همراه و هم آواز با حضرت «سلطان علی»، «قیامتی منطقه‌ای» را در سرزمین ایران، در برابر چشمان شیفته و جست‌وجوگر «محتشم» به چرخش درمی‌آورند و همه عقل و خیال و قلب او را دعوت به «دیدن» می‌کنند. «قیامتی» که هرساله یک بار جان می‌گیرد و می‌چرخد و پرواز می‌کند و دوباره فرود می‌آید و در این پرواز و فرود، آواز دعوتگری پر شیدایی را به «هویت ملی» منتشر می‌کنند؛ که هیچ روح و چشمی، در برابر آن نمی‌تواند، تنها یک تماشاگر و یک گذرنده از زمان باشد!
بنابراین جای تعجب نیست که چشم شاهد خیال تاریخی «محتشم» قدرتمندانه و با اقتدار زبانی آشکار، پرسش کند، پرسشی هدف گرایانه با تمام قدرت! پرسشی وطن دوستانه، با تمام صمیمیت! پرسشی آرمان خواهانه، با تمام فهم و درک و تعقل: که «باز این چه شورش است که در خلق عالم است- باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است» و بعد... خود به این پرسش‌های قدرتمندانه پاسخ می‌دهد. پاسخی که نه تنها قلب هر ایرانی، بل نفس هر ایرانی را، لبریز از سرور و تحرک تاریخی می‌کند که او را در سایه طاووس قدسی حق و حقیقت می‌نشاند و سپس او را در مسیری از اندیشه ورزی وطن خواهانه می‌برد؛ که باید اعتراف کرد، سرانجام آن، همانا «هویت تاریخی» و «هویت ملی» ایرانیان نام دارد.
اگر قبول داریم که این پرسش قدرتمندانه «محتشم»، - باز این چه شورش...- پرسشی تاریخی و تکرار شونده و وطن خواهانه است، باید بپذیریم که «هویت ملی» سرزمین مادری ما، بدون مفهوم تاریخی این «شورش» هدفدار، پر لغزش و پر لرزش و بی بنیان است و آنهایی که به دنبال تعریف و تثبیت «هویت ملی» بدون کلمه قدرت آفرین حسین، هستند، «هویت ملی»ای می‌خواهند که «ضعف» عنصر اصلی و سازنده آن باشد! و بی گمان چنین تعریف و ساخت و ساز از «هویت ملی»، نه تنها خیانت به تاریخ فرهنگ و ادب و ادبیات ایران زمین است، بلکه خیانتی آشکار به آینده تاریخ ایران و ملت آینده آن می‌باشد.
«هویت ملی»ای که در آن پرچم سرخ موج آفرین و «شورش آفرین» حسینی، محو شده باشد، در برابر دشمنانگی «باد» هم، توان مقاومت ندارد، چه رسد به غرش‌های «توفان سیاه»...


تاریخ ارسال :   1396/5/12 در ساعت : 13:16:31       تعداد مشاهده : 328



کسانی که این مقاله را می پسندند :



ارسال نظر :

بازدید امروز : 4,616 | بازدید دیروز : 17,642 | بازدید کل : 124,986,505
logo-samandehi