
در باب ترجمه قرآن مرحوم صفارزاده
دکتر فریده مهدوی دامغانی
اشاره :
فریده مهدوی دامغانی نویسنده، پژوهشگر و مترجم در یادداشتی به بهانه برگزاری سومین جایزه علمی - ادبی دکتر طاهره صفارزاده به تحلیل و بررسی ترجمه قرآن این شاعر و مترجم كشورمان پرداخته است.
*****
پایگاه خبری حوزه هنری- نخستین باری كه من با نام شریف ایشان آشنا شدم، در اوایل دهه هشتاد شمسی بود و آن هنگامی بود كه جناب حاج آقای انصاریان (مدیر محترم انتشارات انصاریان در شهر مقدس قم) كه از دوستان عزیز و قدیمی خاندان ما هستند عنایت فرمودند و ترجمه قرآن مجید این بانوی مرحومه را برایم به عنوان هدیه ارسال داشتند. به راستی كه این نخستین بار بود كه مشاهده میكردم كه قرآنی به انگلیسی ترجمه شده است كه مترجم محترم و مكرم آن، نخست، بانویی ایرانی بودند و دوم اینكه به عنوان بانویی كه به آیین پاك و راستین تشیع مزین بودند به انجام این كار مهم همت گماشته بودند. از اینكه بانویی ایرانی به این كار بسیار دشوار و همزمان خداپسندانه و زیبا همت گماشته بودند بی اندازه شاد و خوشوقت شدم و به عنوان یك مترجم، به ایشان و كار ایشان بالیدم و از خداوند خواستم تا بنده حقیر را نیز به این درجه از توفیق برساند كه بتوانم من نیز، روزگاری به ترجمه این گونه آثار فاخر اسلامی و بهویژه شیعی نائل آیم و خدمتی به جامعه محترم و شریف شیعی كرده باشم. نكتهای كه پیش از هر چیز توجه بنده را به خود جلب كرد این بود كه ایشان از نوعی لحنِ خاصّ در ترجمه قرآن كریم خود به زبان انگلیسی استفاده كرده بودند كه تاكنون مشابه آن را در دیگر آثار مترجمان ایرانی قرآن مجید (ترجمه های فارسی آن كتاب شریف) مشاهده نكرده بودم. لحن گفتار و ترجمه ایشان به سبكی كاملا نو انجام گرفته بود و جملات مقدس اسلامی، در ساختار انگلیسی خود، از نوعی خضوع و همزمان قدرتِ باشكوهی برخوردار و بهرهمند بود. مترجم بزرگوار تلاش ورزیده بود تطابق سازی بسیار دقیق و سنجیدهای میان كلمات عربی و انگلیسی پدید بیاورد و به گونهای، مطالبِ گهربارِ قرآن را با بهترین جایگزینیهای صحیح و همزمان «مدرن» به انجام رساند: و منظور من از «مدرن»، یعنی آنكه ایشان ظاهرا تصمیمی بسیار صحیح و مناسب در طول دوران ترجمه خود اتخاذ فرموده و مبنا را بر این نهاده بود كه ترجمهای بر اساس گفتمانِ «امروزیِ» مردم انگلیسی زبان در سراسر دنیا ارائه كند و از استفاده غیرضروریِ واژگانی بسیار قدیمی و نامصطلح كه دیگر جایی در ادبیات و زبان انگلیسی در دنیای مدرن و امروزی نداشت چشم پوشی كند و ماهیتی جدید به ترجمه آثار دینی ببخشد. كه البته این كاری بسیار هوشمندانه و آگاهانه و نیز تصمیمی بسیار ضروری برای آن دوره از زمان بود. چون با این كار، و برای جامعه انگلیسی زبان، اثری را ارائه می كرد كه هیچ شباهتی نمی توانست و نمیبایست با انجیلِ مسیحیان داشته باشد. ترجمه ایشان از مقدس ترین كتاب مسلمانان، ترجمهای بود كاملا مستقل و جدا از سایر ترجمههایی كه مترجمان انگلیسی زبان، در دوران گذشته یا همزمان با دورانِ حیاتِ این بانوی گرامی و فاضله به انجام رسانده بودند. مترجمانی كه گرچه مسلمان، اما تماما غیر ایرانی بودند. ترجمه ایشان، رنگ و بو و ماهیتی كاملا «آكادمیك» (بر اساس معیارهای زبان ادبی و دینی انگلیسی) و همزمان «پارسی» داشت. و این تفاوت، برای ایرانیانِ آشنا به زبان انگلیسی (همچون بنده كمترین، با سابقه بیش از چند صد متن شیعی به چندین زبان دنیا) و عزیزانی كه به زبان انگلیسی آشنایی بسیار خوبی داشتند و دارند (اعم از جامعه شریف مترجمان و افرادی عادی كه هیچ نوع آشنایی ای به هنر ترجمه ندارند) بسیار مطبوع و شیرین می نمود. این به آن دلیل بود كه تاكنون، انواع ترجمه های انگلیسی از قرآن مجید در سراسر دنیا صورت گرفته بود و اكثر این ترجمه ها، از سوی برادران اهل سنّت ما و متعلق به كشورهایی همچون هندوستان و پاكستان و عربستان سعودی صورت گرفته بود. ترجمه هایی كه هر یك، به سبك و شیوة مخصوص خود، رنگ و بویی كاملا پاكستانی یا هندی یا عربی داشت... آن نیز با حضور و استفاده از اصطلاحاتی خاصّ، كه مختصِ برادران پاكستانی یا هندی یا عربی ما است و دیگر مترجمان انگلیسی زبان، در سراسر دنیا، از آن ها استفاده نكرده اند و نمی كنند. به عنوان یك مترجم آثار دینی، قادر نیستم در چند سطر كوتاه و مختصر، به توضیحِ این تفاوت ها و این «سایه روشن های» نهفته در هنر و صنعت ترجمه و استفاده های بجا یا نابجای این اصطلاحات اشاره كنم. بدین بسنده باشد كه مترجمان بزرگواری كه به كار ترجمه آثار دینی مبادرت میورزند، قادرند به خوبی مطالبی را كه عرض می كنم از نظر فنّی دریابند. اصطلاحات و گزینش واژگان خاصّی كه صرفأ مورد استفادة جامعة اسلامیِ هندیان یا پاكستانی ها و یا اعراب است. و این جاست كه ما به ظرافت اندیشه و دقت و وسواسِ حرفه ای آن بانوی مرحومه، طاهرة صفارزاده ، به عنوان مترجمی توانمند پی می بریم. بانویی كه كوشید قرآنی با زبانی فصیح و ساده و گویا و مدرن، به جامعة مسلمانان انگلیسی زبان ایران و دنیا ارائه كند. ترجمه ای كه عاری از هرگونه نمایش فخر (به شیوه ای شخصی و گاه پرطمطراق از سوی مترجم...) در متنی آن چنان فاخر و باشكوه و یكتا بود.
در واقع، با ارائه ترجمه ای قابل درك و روشن و واضح، ایشان ماهیت سرشار از جلال و عظمت و بزرگی و شكوه نهفته در آیات شریفة قرآن كریم را بیش از پیش در معرض دیدِ خوانندگان انگلیسی زبان خود در سراسر دنیا می نهاد و این خود، هنری است بس ظریف و لطیف كه هر مترجمِ توانایی، به انجام دادن آن قادر نیست. این بانوی مترجم هوشمند و دانا، همچون گل بنفشه ای كه تمایل دارد در نقطه ای سایه دار، در باغی زیبا برویَد و دور از دیدِ باغبان، به عطرافشانی خود به شكلی محجوب بپردازد و در سایة خضوع و سادگی خود، به زیباترین گلِ آن باغ در آید، باری این بانوی مترجم، « منیّت» مترجمیِ خود را در گوشه ای نهاد و صرفأ به این همّت گماشت كه لحن و آوای سرشار از محبت و مهرورزی و رحمت الهی را در لابه لای صفحات ترجمة خود به وضوع آشكار سازد و خود، در گوشه ای نظاره گری ساكت و بی طرف و خاموش باشد. بدانسان نیز، در قسمت هایی كه لحن و آوای الهی، به هشدارهایی قاهرانه و با عظمت، خطاب به نژاد بشر مبدل می گردید، او نیز همان لحن و آوای مقتدرانه را به نمایش می گذاشت و باز اثری از آوای خودِ مترجم بر جای نبود.
بانوی مرحومه، طاهر صفارزاده كوشید با زبانی كه بیش از هر چیز ماهیتی فصیح و بلیغ و در عین حال روشن و ساده داشت، قرآن كریم را به سمع و نظر خوانندگان خود در سراسر دنیا برساند و قرآنی تحویل جامعة انگلیسی زبانِ مسلمان یا غیرمسلمان دهد كه حالتی عاری از هر گونه ماهیتِ «بومی» (خواه از سوی مترجمی مسلمان یا مترجمی غیرمسلمان) داشت و محصولِ تلاش و اندیشه ای بود كه تلاش ورزیده بود قرآنی با ماهیتی «جهانی» تقدیم دارد. نه به مانند قرآنِ بسیاری از كشورهای بلاد اسلامی كه همواره كوشیده اند رنگ و بویی كاملا عربی به ترجمه های خود بدهند. و در این كار، ترجمة انگلیسی قرآن كریم ایشان توانست در میان ترجمه هایی ارزنده و ارزشمند جای گیرد و ماهیتی همیشه نو و تازه برای خود محفوظ نگاه دارد.
و از این بابت، جامعة متعهد و فرهیختة ایران زمین وظیفه دارد به تلاش های فرهنگی، دینی و ادبی ایشان نهایت ادب و احترام را ابراز دارد و یاد و خاطرة او را پاس بدارد... .
در اواسط دهة هشتاد، آن هنگام كه این كمترین به ترجمة تمام دعاها و زیارت ها و نیایش ها و فرمایشات پیامبر اكرم صّل الله علیه و آل و سلّم و ائمه اطهار علیهم السلام اجمعین به زبان های فرانسوی و انگلیسی مبادرت می ورزید، این كمترین، به دو نوبت، از ترجمة فارسی ایشان بهره مند و مستفیض گشت: یك بار در هنگام ترجمة دعای عرفه و باری دیگر، در هنگام ترجمة دعای ندبه به دو زبان بالا. من چندین ترجمة فارسی در پیش روی خود داشتم و در میان آن ترجمه ها، تلاش های خالصانه و جانانة بانوی مغفور، طاهرة صفارزاده را نیز در پیش رو داشتم و از ترجمة این دو دعای ایشان به زبان فارسی بهره ها بردم و از این بابت، تا ابد مرهون تلاش و اخلاص و تدین ایشان هستم! مترجمی كه عبادتِ خالصانة خود را در ترویجِ آثار نابِ شیعی نهاده بود! از این رو، همواره وظیفة خود می دانم كه برای آسایش و سعادت ابدی روح مغفور و نازنین ایشان، دعا كنم و یادش را گرامی دارم. و امیدوارم بر اساس همان وعدة نابِ الهی، درختان زیبا و بی شماری برای ایشان، در باغ فردوس كاشته شده باشد، و آن عزیزِ از دست رفته، در سرای ابدی خود، با حضرت فاطمة زهرا (سلام الله علیها) و حضرت زینب كبری (سلام الله علیها) و حضرت فاطمة معصومه (سلام الله علیها) محشور باشد و همچنان به كنیزی و خدمتگزاری خود به آن بزرگواران ادامه دهد... .
______________________________
* فریده مهدوی دامغانی (زاده ۲۸ تیر ۱۳۴۲،تهران) نویسنده، پژوهشگر و مترجم پركار ایرانی است. او تاكنون موفق به ترجمهٔ بیش از ۴۴۵ اثر به زبانهای فارسی، انگلیسی، فرانسه، ایتالیایی و اسپانیایی شدهاست. وی فرزند دكتر احمد مهدوی دامغانی است.
تاریخ ارسال :
1394/8/4 در ساعت : 22:44:45
تعداد مشاهده :
543