ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  
آخرین اخبار
۞ :: خورشید در اوج فلک یک روز؛ آزادی‌ات را می کشد فریاد
۞ :: رهبر انقلاب نقد اجتماعی و سیاسی در شعر طنز را به رسمیت می‌شناسند
۞ :: برگزاری بیست و دومین همایش ادبی سوختگان وصل با موضوع شهدای خدمت
۞ :: انعکاس دردهای بیماران ای‌بی در "شعر پروانگی"
۞ :: شعرهای علیرضا قزوه در "باغ دوبیتی"
۞ :: اعضای هیات علمی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر
۞ :: فکری به حال فرزندخواندگی جشنواره شعر فجر کنید
۞ :: پیکر علیرضا راهب روز شنبه (هفتم تیرماه) تشییع می‌شود
۞ :: مومنی، حوزه هنری را «مومنانه» اداره کرد
۞ :: قزوه: تغییر مدیریت در حوزه هنری، آرام، حساب‌شده و عاقلانه بود
۞ :: مجموعه سروده‌های سیده بلقیس حسینی،‌ شاعر فارسی‌زبان هندوستانی، در مجموعه‌ای با عنوان «در انتظار جمعه آخر» منتشر شد.
۞ :: اختصاصی : شب استاد حمید سبزواری با عنوان پدر شعر انقلاب
۞ :: اختصاصی : کیش برای پنجمین بار شعرباران می‌شود
۞ :: سیروس مشفقی (شاعر) درگذشت
۞ :: اختصاصی : ویژه برنامه " مناجات در ادب فارسی"
۞ :: اختصاصی : گزارشی از برگزاری شب شعر بزرگ قدس در گروه بین المللی هندیران در واتساپ
۞ :: نشست ادبی «از آزادسازی خرمشهر تا آزادسازی قدس»
۞ :: شاعران و نویسندگان برای «فلسطین آزاد» قلم می‌زنند
۞ :: اختصاصی : محمدعلی عجمی، شاعر تاجیک درگذشت.
۞ :: نخستین دوره مجازی کارگاه تخصصی شعر هیأت برگزار می‌شود



نثر روز


مثل همین ماهی عید
که دیده نمی شود جز به وقت احسن الحال
مثل همین ماهی عید
فراموش شده در تنگ رنگی اش بعد از تیر و توپ تحویل
مثل همین ماهی عید ...
و فراموشی مان که به رودخانه اش بسپاریم بعد سیزده ای نحس
مثل ناگهانی تنگی که ناگاه می لغزد می شکند و تو جان می دهی
مثل همه ی نارنجی ها ، قرمز ها ، ... خال خال های توی حراج شب عید
منتظر مضطرب بی سرانجام
مثل ...
مثل اینها نبودی ... باور نمی کنم !
دست هایی که چندین سال بسته بماند مشت هایی
رودخانه در تو دلتا بزند تو با رود ها بیامیزی ...
( و بر لب کدام سقا تشنه تر ... ؟ )
چندین سال از چشمه های بی پسر جوشیده ای
چشم ها خشکیده اند و تو می رودی ...
بگذار از رودخانه بگویم :
چند سال آزگار
صد و هفتاد و پنج بار بغض کند و فرو ببرد ؟
نه قنات خونی مرز ها خشکیده نه رگه های طلایی صحرا ها
فقط ...
دلتنگم نباش
با سگرمه هامان که گره از تاریخ خورده است
گره به گره
قصه ی بافه هاتان را می بافیم ...
ایران
هنوز اندکی زیباست
فقط
دلش شکسته است
کجای باغچه خاک کند
یکصد و هفتاد و پنج بار ماهی قرمز عید را
من ارس می ریزم از چشم هام ... تو کارون باش ...


تاریخ ارسال :   1394/3/26 در ساعت : 9:59:26       تعداد مشاهده : 710



کسانی که این مقاله را می پسندند :



ارسال نظر :

بازدید امروز : 4,654 | بازدید دیروز : 6,126 | بازدید کل : 123,416,832
logo-samandehi