
«صدام» از مادران ایرانی شکست خورد، نه از توپ و تانک ما
مرتضی سرهنگی
بعد از انتشار «دا» بود که تا حدودی مردم و مسئولان متوجه شدند که جنگ هم صاحب ادبیات است. گاه آدم احساس میکند که در جهان به غیر از ادبیات جنگ، ادبیات دیگری نیست.
پس از جنگ جهانی دوم در دنیا فقط سه هفته جنگ برقرار نبوده است. شکل جنگها هم به این صورت است که مردم عادی بیش از نظامیان صدمه میبینند. بحث ادبیات جنگ در ایران آنقدر گسترده است که اگر دهها مرکز بر این امر متمرکز شوند، به آن مطلوب نمیرسند. کتاب «دا» یک نشانی بود تا بدانیم که در چاه ادبیات دفاع مقدس چقدر آب وجود دارد. «دا» نقطه عطفی در ادبیات جنگ بود.
ذات جنگهای دفاعی مانند دفاع مقدس، مردمی است. پس ادبیات آن هم هویت یک ملت است. خاطرم هست چند سال پیش در سفری که به مسکو داشتیم به اتحادیه نویسندگان جنگ این کشور رفتیم. جالب است که آنها برای نویسندگان این حوزه اتحادیه داشتند و نویسندگان آنها نیز همه مسن و سربازان جنگ بودند. رئیس این اتحادیه وقتی تعجب ما را از تشکیل اتحادیهای با این عنوان دید، گفت روسیه بدون ادبیات جنگ فقط یک خاک پهناور است.
در جنگهای دفاعی مقاومت مردان به مقاومت زنان بستگی دارد اگر زنان مقاومت را از دست بدهند روحیه دیگران هم میشکند. زحمات اعظم حسینی و راوی انصافا قابل تقدیر است که در نتیجه این این مولود به دنیا آمد. صدام از مادران ایرانی شکست خورد نه از توپ و تانک ما این مادران ایرانی بودند که ساک بچههایشان را میبستند و شوهرانشان را راهی جبهه میکردند.
وقتی این آثار ترجمه میشود، احساس میکنیم که کارمان را به صورت کامل انجام دادهایم. مردم دیگر کشورها میخواهند بدانند که مردم ما در شرایط جنگ چگونه دفاع کرد؛ از این رو جنگ هر ملت نشان دهنده هویت آنهاست. به همین خاطر است که تمام دار و ندار ادبیات روسیه ادبیات جنگ است.
ناملایمات جنگ در «دا» به ما میگوید که قیمت تمام شده جنگ چقدر است؛ هرچند قیمت آن در دنیا به دست نیامده است. ما دو زبان برای جنگ داریم؛ زبان تعقلی و زبان تبلیغی. «دا» اولین کتابی بود که به دستور زبان تعقلی و به دور از تبلیغ از جنگ رسید؛ در حالی که نظام رسانهای ما هنوز متوجه تفاوت دو زبان تعقلی و تبلیغی نشده است.
تاریخ ارسال :
1394/3/21 در ساعت : 16:12:27
تعداد مشاهده :
766