ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  
آخرین اخبار
۞ :: خورشید در اوج فلک یک روز؛ آزادی‌ات را می کشد فریاد
۞ :: رهبر انقلاب نقد اجتماعی و سیاسی در شعر طنز را به رسمیت می‌شناسند
۞ :: برگزاری بیست و دومین همایش ادبی سوختگان وصل با موضوع شهدای خدمت
۞ :: انعکاس دردهای بیماران ای‌بی در "شعر پروانگی"
۞ :: شعرهای علیرضا قزوه در "باغ دوبیتی"
۞ :: اعضای هیات علمی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر
۞ :: فکری به حال فرزندخواندگی جشنواره شعر فجر کنید
۞ :: پیکر علیرضا راهب روز شنبه (هفتم تیرماه) تشییع می‌شود
۞ :: مومنی، حوزه هنری را «مومنانه» اداره کرد
۞ :: قزوه: تغییر مدیریت در حوزه هنری، آرام، حساب‌شده و عاقلانه بود
۞ :: مجموعه سروده‌های سیده بلقیس حسینی،‌ شاعر فارسی‌زبان هندوستانی، در مجموعه‌ای با عنوان «در انتظار جمعه آخر» منتشر شد.
۞ :: اختصاصی : شب استاد حمید سبزواری با عنوان پدر شعر انقلاب
۞ :: اختصاصی : کیش برای پنجمین بار شعرباران می‌شود
۞ :: سیروس مشفقی (شاعر) درگذشت
۞ :: اختصاصی : ویژه برنامه " مناجات در ادب فارسی"
۞ :: اختصاصی : گزارشی از برگزاری شب شعر بزرگ قدس در گروه بین المللی هندیران در واتساپ
۞ :: نشست ادبی «از آزادسازی خرمشهر تا آزادسازی قدس»
۞ :: شاعران و نویسندگان برای «فلسطین آزاد» قلم می‌زنند
۞ :: اختصاصی : محمدعلی عجمی، شاعر تاجیک درگذشت.
۞ :: نخستین دوره مجازی کارگاه تخصصی شعر هیأت برگزار می‌شود



سخن هفته



یادداشت مرتضی سرهنگی
در باره «فتح خرمشهر»

جمله معروفی که عراقی‌ها روی دیوارهای خرمشهر نوشته بودند، به یاد دارید: "جئنا لنبقی" یعنی آمده‌ایم که بمانیم. شاید خیلی‌ها تفسیرهای گوناگونی از این جمله داشته باشند؛ شاید خیلی‌ها هم تا امروز که این کلمه‌ها را می‌خوانند، ندانند عراقی‌ها چنین جمله جسورانه‌ای را روی دیوارهای خرمشهر نوشته بودند. اما هرچه هست، این جمله یک سند تاریخی است و پاسخی که به این جمله داده شده بسیار تاریخی‌تر و با اراده‌تر از آنی بود که نوشته شده بود.

وقتی نیروهای ایرانی وارد خرمشهر می‌شوند، یک فرمانده جوان خرمشهری به نام بهروز مرادی، با دیدن این دیوارنوشته فوراً دستور می‌دهد برای حفظ این جمله یک پست نگهبانی بگذارند. او نگران بود که مبادا در آن گیرودار و هیجان ناشی از آزادی خرمشهر کسانی بیایند و بدون این‌که به ارزش سندی و تاریخی این جمله آگاهی داشته باشند، شعارهای دیگری روی آن بنویسند و این سند را از بین ببرند.

بهروز مرادی در آن شرایط حساس و دشوار ارزش این دیوارنوشته را می‌دانست و دوست داشت در آینده با سند و مدرک درباره جنگ حرف بزند و دیگران را با ارائه این اسناد از آنچه در میدان جنگ گذشته است آگاه کند. با تدبیر او این دیوارنوشته ماند و عکس‌های زیادی از آن در آرشیو عکاسان جنگ باقی مانده است. هر روز که می‌گذرد ارزش این سند بیشتر روشن خواهد شد.

هوشمندی این معلم خرمشهری در حفظ این جمله خلاصه نمی‌شود. او چند روز پس از آزادی خرمشهر، تابلویی در آستانه ورودی خرمشهر نصب می‌کند و روی آن می‌نویسد: خرمشهر، جمعیت 36 میلیون نفر.

او با نوشتن این جمله تعریف دیگری در برابر شعار عراقی‌ها قرار می‌دهد. شاید اگر جمله بهروز مرادی را سرآغاز دیگری برای ادبیات پایداری‌مان قلمداد کنیم بیراه نرفته‌ایم. او با این زبان به دنیا و حتی به خودمان فهماند که این جنگ، جنگ اراضی و رودخانه‌های مرزی نیست. جنگ تفکری است علیه آرمان‌های مردم ایران و حساب تفکر و اندیشه از شعار و هیاهو جداست. او می‌گوید آزادی خرمشهر بیش از آنکه آزادی یک بندر باشد، نمایشی زیبا از وحدت ملی یک ملت است؛ وحدتی که می‌تواند به همه مشکلات این مردم غلبه کند و راه‌های یک زندگی شریف و سربلند را پیش پای‌شان بگستراند.

در دوران هشت ساله ما از این‌گونه ظرافت‌های ادبی و شیوه‌های خلاقانه کم نیست. وحدت ملی یک نیاز دائمی و قطعی هر جامعه‌ای است که در شرایط و روزهای بحرانی ضرورت آن بیشتر احساس می‌شود. در دوران جنگ یک بسیج جهانی برای از پای درآوردن مردم ایران صورت گرفت که شاید این همه سرمایه‌گذاری برای نابودی یک ملت سابقه نداشت.

دریای امکاناتی که برای بعثی‌های عراق فراهم شد برای اضمحلال منطقه‌ای مانند خاورمیانه کافی بود. گرچه ما برای استقلال خود و روی آوردن به آزادی حقیقی هزینه‌های سنگینی پرداختیم که جز در سایه وحدت ملی امکان به دست آمدن آن وجود نداشت.



تاریخ ارسال :   1394/2/30 در ساعت : 13:18:8       تعداد مشاهده : 794



کسانی که این مقاله را می پسندند :



ارسال نظر :

حمیدرضا اقبالدوست
1394/2/30 در ساعت : 22:29:23
فراوان درود و سپاس
بازدید امروز : 5,698 | بازدید دیروز : 6,126 | بازدید کل : 123,417,876
logo-samandehi