ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  
آخرین اخبار
۞ :: خورشید در اوج فلک یک روز؛ آزادی‌ات را می کشد فریاد
۞ :: رهبر انقلاب نقد اجتماعی و سیاسی در شعر طنز را به رسمیت می‌شناسند
۞ :: برگزاری بیست و دومین همایش ادبی سوختگان وصل با موضوع شهدای خدمت
۞ :: انعکاس دردهای بیماران ای‌بی در "شعر پروانگی"
۞ :: شعرهای علیرضا قزوه در "باغ دوبیتی"
۞ :: اعضای هیات علمی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر
۞ :: فکری به حال فرزندخواندگی جشنواره شعر فجر کنید
۞ :: پیکر علیرضا راهب روز شنبه (هفتم تیرماه) تشییع می‌شود
۞ :: مومنی، حوزه هنری را «مومنانه» اداره کرد
۞ :: قزوه: تغییر مدیریت در حوزه هنری، آرام، حساب‌شده و عاقلانه بود
۞ :: مجموعه سروده‌های سیده بلقیس حسینی،‌ شاعر فارسی‌زبان هندوستانی، در مجموعه‌ای با عنوان «در انتظار جمعه آخر» منتشر شد.
۞ :: اختصاصی : شب استاد حمید سبزواری با عنوان پدر شعر انقلاب
۞ :: اختصاصی : کیش برای پنجمین بار شعرباران می‌شود
۞ :: سیروس مشفقی (شاعر) درگذشت
۞ :: اختصاصی : ویژه برنامه " مناجات در ادب فارسی"
۞ :: اختصاصی : گزارشی از برگزاری شب شعر بزرگ قدس در گروه بین المللی هندیران در واتساپ
۞ :: نشست ادبی «از آزادسازی خرمشهر تا آزادسازی قدس»
۞ :: شاعران و نویسندگان برای «فلسطین آزاد» قلم می‌زنند
۞ :: اختصاصی : محمدعلی عجمی، شاعر تاجیک درگذشت.
۞ :: نخستین دوره مجازی کارگاه تخصصی شعر هیأت برگزار می‌شود



نثر روز

احمد عزیزی

اكنون در شب‌زاران ماهتابي نيايش، كنار بوتة اندوهي به تو مي‌انديشم اي فلك اطلسي جمال! به نگاه تو مي‌انديشم كه جاذبة جاوانه‌اش مرا از دنياي صورت‌ها به ديار معناها كشاند، به نگاه تو كه راه پيمودن قرون و طريقة عبور از روزگاران را به من آموخت! به نگاه تو كه به موميايي من تكلم بخشيد و زنگ همة كاروانها را در بيابانهاي سرنوشت من به صدا درآورد و سينه‌ام را لانة سرگردان‌ترين آه‌هاي جهان ساخت!
چشمت مرا در سحرگاهي با تابش نگاهي حماسه‌بار رويين كرد، ابرويت به من شيوة شمشيرزني آموخت، آري من آن پروانه‌ام كه تنها در نسيم گيسوي تو لب به پرواز مي‌گشايد و آن پوپكم كه تقديرش آسمان آبي نگاه توست!
اكنون گامي بيشتر به نيمه‌شب نمانده است، من در فرسنگها دورتر از خود هستم و جسمم را در كنار آن چشمة كهن درآورده‌ام و ذرات زمينيم را به بادهاي بي‌پايان سپرده‌ام، اينك تو را از آن سوي اصوات صدا مي‌زنم! در كدامين گيسويي اي ملكة ارواح! تو را با فصيح‌ترين سكوت‌ها صدا مي‌زنم، تو را از خيزشگاه بر ناكشيده‌ترين فريادها صدا مي‌زنم!
بگذار پيش از فرارس سپيده هنگامي كه از ديدارگاه تو با رويش بابونه به خاك برمي‌گردم از بركت نگاهت جاويدان شده باشم!


تاریخ ارسال :   1393/4/17 در ساعت : 12:32:3       تعداد مشاهده : 401



کسانی که این مقاله را می پسندند :



ارسال نظر :

بازدید امروز : 5,079 | بازدید دیروز : 6,126 | بازدید کل : 123,417,257
logo-samandehi