نثر روز
سیدعلی اصغر موسوی
نجابت و عصمت، از حضور آسمانیاش معطّراند و صداقت حضورش «مسجد» را عطرآگین کرده است. انگار تمام کاینات، غرق سکوت، گوش به «خطبههای» بینظیر حضرت فاطمه علیهاالسلام دوختهاند، آرام آرام، شروع به سخن میکند:
اَلْحَمدُللّهِ عَلی ما اَنعَمَ وَ لَهُ الشُّکْرَ عَلی ما اَلْهَمَ، وَ الثَّناءُ بِما قَدَّمَ، مِن عُمومِ نِعَمٍ اِبْتِداها،...
همه ساکتند؛ این زن کیست که اینگونه آسمانی، سخن میگوید!
او را میشناسند؛ آن گونه که خودشان را!
أَیُّهَا النَّاسْ، اِعْلَمُوا اِنّی فَاطِمهُ و اَبی مُحمّدٌ صلیاللهعلیهوآلهوسلم ،...
أَقولُ عَوْدا و بَدْوا،...
به خدا که آنها تو را میشناسند؛ بهتر از خودشان، بهتر از زندگی حقیرشان! که اگر وجود تو و رسالت آسمانی پدرت نبود همان دریوزِگان بتهای سنگی خود بودند!
به خدا که آنها تو را میشناسند؛ حتی بهتر از های و هوی خلافتشان!
حتی بهتر از «منبری» که یادگار پدر توست!
بانو! با آنان سخن مگو.
آنان تابع هیچ حقیقتی نیستند، تا با وجدانِ دینیشان، به حقوق اهل بیت علیهالسلام احترام بگذارند!
بغضی غریب بر دلش سنگینی میکند و داغ غربت، به اوج میرسد:
«چیست این تغافل و کوتاهی در حق من! چرا ظلم را به من میپسندید؟!»
نه، بانو! با آنها از شِکوههایت مگو؛
آنها به همان بتهای چوبی اجدادشان شبیهترند تا پیروان دین اسلام!
نه، بانو! با آنها از کلمات آسمانی سخن مگو.
«آه! دعوتم را میشنوید که دادخواهی میکنم و از ستمی که به من میشود آگاهید».
دعوتم را میشنوید، ولی به فریادم نمیرسید؛ صدایم به گوشتان میرسد، ولی همراهیام نمیکنید».
وای از زندگیهای بیارزش، که دختر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، از امت پدر، چنین شکوه کند و کسی به همراهی برنخیزد!
وای بر کسانی که حرمت تو را شکستند، بانو!
ای ضمیر سبب سازِ «لَوْلاک»، ای برترین آیینه عصمت الهی، فاطمه! به خدا، که حتی گریه، حتی غم و حتی داغ مرثیههایت نمیتواند مرهمی بر زخم تاریخیِ دلهامان باشد!
چگونه میشود داغ تو را فراموش کرد و «بقیع» خاطراتت را در «بیتالاحزان» دل، به سوگ ننشست؟
چگونه میشود اندوهانِ رنجها و غربتهایت را به دل تاریخ سپرد و فراموش کرد؟
امروز، این تو هستی بانو، که غصههامان را به آستانه تو دخیل میبندیم و شفای دردهایمان را از تو میطلبیم.
بانو، یا فاطمه الزهرا علیهاالسلام ، یا بنت رسول اللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، یا اُمّ النُجَباء، یا سَیده السادات؛ یَا وَجِیهَهً عِندَ اللّه، دریاب دل خسته ما را که درماندگانیم!
تاریخ ارسال :
1393/1/17 در ساعت : 22:55:28
تعداد مشاهده :
252
کسانی که این مقاله را می پسندند :
ارسال نظر :