ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  
آخرین اخبار
۞ :: خورشید در اوج فلک یک روز؛ آزادی‌ات را می کشد فریاد
۞ :: رهبر انقلاب نقد اجتماعی و سیاسی در شعر طنز را به رسمیت می‌شناسند
۞ :: برگزاری بیست و دومین همایش ادبی سوختگان وصل با موضوع شهدای خدمت
۞ :: انعکاس دردهای بیماران ای‌بی در "شعر پروانگی"
۞ :: شعرهای علیرضا قزوه در "باغ دوبیتی"
۞ :: اعضای هیات علمی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر
۞ :: فکری به حال فرزندخواندگی جشنواره شعر فجر کنید
۞ :: پیکر علیرضا راهب روز شنبه (هفتم تیرماه) تشییع می‌شود
۞ :: مومنی، حوزه هنری را «مومنانه» اداره کرد
۞ :: قزوه: تغییر مدیریت در حوزه هنری، آرام، حساب‌شده و عاقلانه بود
۞ :: مجموعه سروده‌های سیده بلقیس حسینی،‌ شاعر فارسی‌زبان هندوستانی، در مجموعه‌ای با عنوان «در انتظار جمعه آخر» منتشر شد.
۞ :: اختصاصی : شب استاد حمید سبزواری با عنوان پدر شعر انقلاب
۞ :: اختصاصی : کیش برای پنجمین بار شعرباران می‌شود
۞ :: سیروس مشفقی (شاعر) درگذشت
۞ :: اختصاصی : ویژه برنامه " مناجات در ادب فارسی"
۞ :: اختصاصی : گزارشی از برگزاری شب شعر بزرگ قدس در گروه بین المللی هندیران در واتساپ
۞ :: نشست ادبی «از آزادسازی خرمشهر تا آزادسازی قدس»
۞ :: شاعران و نویسندگان برای «فلسطین آزاد» قلم می‌زنند
۞ :: اختصاصی : محمدعلی عجمی، شاعر تاجیک درگذشت.
۞ :: نخستین دوره مجازی کارگاه تخصصی شعر هیأت برگزار می‌شود



نثر روز

بی بی سمانه رضایی

خدا سلام!
خسته ام ،خدا ، خوابم نمي برد..هی غصه می خورم
براي خانواده سين كه امده بودند مسافرت، تصادف كردند ، هركدام بستري بخشي شدند
دلم ميگيرد
وقتي هوا بي هوا سرد مي شود ،شين سقف ندارد
مي سوزد دلم
براي دكتر ب كه تمام روزهاي اول سال ان همه مريضهاي بدحال ديد و برايش نفس نماند
دلم ميسوزد
ج ها دل ندارند ، وجدان ندارند يا نميدانم چه ماجراييست كه دروغ مي گويند ، ادم هاي بيگناه دست به سر شوند
باران نمي ايد ، دلم براي رود ها ميسوزد كه بي گناه مي ميرند
اخبار نگاه ميكنم غصه مي خورم خدا
فلاني پسر فلاني ست سربازيش كنار خانواده مي گذرد بعد فلان پسر مظلوم روستايي مي رود لب مرز ، مي كشندش ، غصه مي خورم
فلاني ها كشيك هايشان را مي فروشند ، مفت مفت مدرك ميگيرند ، غصه مي خورم
احسان دلش مادر مي خواهد ، مثل گنجشك گريه ميكند كاري نمي توانم بكنم، غصه ميخورم خدا
جان بعضي ها بادمجان است ، بعضي ها سوگلي اند
همان ها كه دلم برايشان ميسوزد نمي فهمند فرق دروغ و راست را ، نمي فهمند...غصه مي خورم
خسته ام خدا جان
مي دانم كه بايد بخوابم
خوابم نمي برد ، غصه مي خورم
شما خودت اخرش هستي،
قدرت داري ، صبر هم ميكني
من قدرت ندارم
صبرم هم اخرهايش شده
خسته ام خداجان
قرص خواب داري؟


تاریخ ارسال :   1393/1/5 در ساعت : 0:44:32       تعداد مشاهده : 262



کسانی که این مقاله را می پسندند :



ارسال نظر :

شهاب الدین رهنما
1393/1/9 در ساعت : 10:3:12
سلام بر خواهر خوبم خانم رضایی
هرچند مفاهیمی که از آن نوشته اید، کاملا تکراری و نخ نما هستند؛ اما نوشتن از آنها تجربه ای است که همه باید از آن بنویسند و بنویسند و بنویسند تا شاید گوشی و هوشی برای شنیدن و درکشان پیدا شود!
اما حرف اصلی من برمی گردد به مسئول این بخش از و خود شما، و آن اینکه فکر نمی کنید بیان مطلب به صورت نخ نما و کاملا رو، به مرور جذابیت های نثر شما را کم و آن را بی تأثیر می کند؟
چیزی که می تواند نثر ادبی امروز را در کنار سادگی بیان رونق بخشد؛ استفاده از زبان ادبیات در آنهاست.
ممکن است عزیزی بگوید این نثر امروز است نه نثر ادبی؛ که باید به ایشان هم گفت این صفحات متعلق به ادبیات و شعر است و بیان مطلبی بدون در نظر گرفتن ادبیات چندان لطفی ندارد. ماندگار باشید و سربلند
بازدید امروز : 5,242 | بازدید دیروز : 6,126 | بازدید کل : 123,417,420
logo-samandehi