نثر روز
علی طلوعی
شناسنامه
کسي دوتار ميزند که شبيه صداي تار دل من است، و شبيهتر به فرياد دلمويههاي ايل من.
اين صداي بالغ قومي است که يک عمر خانه به دوشي خويش را شکوه ميکنند. يک عمر دلتنگي به فرياد درآمده.
زمزمههاي به جا مانده از غرور دفن شدة مردان کوهستان است. مردان آن سوي گلهاي وحشي. مردان لبخند و دستان خالي.
دوتار، ساز دلتنگي اين قبيله نيست. ساز خندههاي صميمي نيست، ساز شعرهاي ناسروده نيست. دوتار، شناسنامة غربت قومي است که سماع گريه ميکنند. شناسنامة غرور قومي است که پرپر متولد شدهاند.
دوتار، يادگار دلهاي سوختهاي است که در بيبهاري و بيياري، نوايي نوايي را ميگريند.
اين نواي غرور قوم مــن است که از پنجههاي دردآلودي نواختـه مـيشود.
تاریخ ارسال :
1392/12/6 در ساعت : 15:54:5
تعداد مشاهده :
244
کسانی که این مقاله را می پسندند :
ارسال نظر :