ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  
آخرین اخبار
۞ :: خورشید در اوج فلک یک روز؛ آزادی‌ات را می کشد فریاد
۞ :: رهبر انقلاب نقد اجتماعی و سیاسی در شعر طنز را به رسمیت می‌شناسند
۞ :: برگزاری بیست و دومین همایش ادبی سوختگان وصل با موضوع شهدای خدمت
۞ :: انعکاس دردهای بیماران ای‌بی در "شعر پروانگی"
۞ :: شعرهای علیرضا قزوه در "باغ دوبیتی"
۞ :: اعضای هیات علمی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر
۞ :: فکری به حال فرزندخواندگی جشنواره شعر فجر کنید
۞ :: پیکر علیرضا راهب روز شنبه (هفتم تیرماه) تشییع می‌شود
۞ :: مومنی، حوزه هنری را «مومنانه» اداره کرد
۞ :: قزوه: تغییر مدیریت در حوزه هنری، آرام، حساب‌شده و عاقلانه بود
۞ :: مجموعه سروده‌های سیده بلقیس حسینی،‌ شاعر فارسی‌زبان هندوستانی، در مجموعه‌ای با عنوان «در انتظار جمعه آخر» منتشر شد.
۞ :: اختصاصی : شب استاد حمید سبزواری با عنوان پدر شعر انقلاب
۞ :: اختصاصی : کیش برای پنجمین بار شعرباران می‌شود
۞ :: سیروس مشفقی (شاعر) درگذشت
۞ :: اختصاصی : ویژه برنامه " مناجات در ادب فارسی"
۞ :: اختصاصی : گزارشی از برگزاری شب شعر بزرگ قدس در گروه بین المللی هندیران در واتساپ
۞ :: نشست ادبی «از آزادسازی خرمشهر تا آزادسازی قدس»
۞ :: شاعران و نویسندگان برای «فلسطین آزاد» قلم می‌زنند
۞ :: اختصاصی : محمدعلی عجمی، شاعر تاجیک درگذشت.
۞ :: نخستین دوره مجازی کارگاه تخصصی شعر هیأت برگزار می‌شود



نثر روز

از نیاش‌های شهید چمران

خدایا تنهایم. گفتنی‌های زیاد بر دلم موج می‌زند ولی قلب محرمی ندارم که برایش بازگو کنم. غمها و دردها بر دلم انباشته می‌شود ولی کسی نست که آنها را شماره کند؛ مدام در آتش سوزان می‌سوزم هر کس که به من نزدیک شود وجودش به آتش کشیده می شود قلب شکسته و دیوانه مرا کسی تحمل نمی کند روح سرکش و بلندپرواز مرا کسی همراهی نمی‌کند.

اینست زندگی من اینست سرنوشت اینست آنچه خدای بزرگ بر من مقدر کرده است من نیز عاشقانه و متواضعانه تسلیم اراده اویم و جز این چیزی نمی خواهم.

ای اشک مقدس! سلام خالصانه مرا بپذیر

تو ای اشک! عصاره‌ی وجودی، تو آتشفشان قلب سوزانی که می جوشی و می سوزی و در دیدگاه انسان به عالم وجود قدم میگذاری. ای اشک ! ای انیس شبهای تار من، ای آنکه در اوج صعود به سوی معراج مرا همراهی کردی، ای آنکه در سخت ترین دردها و کشنده ترین غم ها قلب مجروحم را تسکین بخشیده ای، ای آنکه وجودم را تطهیر کردی و مثل طفلی معصوم از گناهان پاکم نمودی، ای آنکه مرا ذوب کردی و کیمیا صفت وجود خاکی‌ام را به خدا رساندی، ای آنکه مرا نیست کردی، از خودخواهی و خودبینی نجاتم دادی و مرا به مرحله فنا رساندی که جز خدا نبینم و جز خدا نگویم و جز خدا نخواهم.

آنجا که آتش عشق و محبت در دلم موج می زند و قطرات اشک که شیرازه حیات من است بر صورتم می غلطد می خواهم او لطف آنرا درک کند و از زیبایی آن اشک لذت ببرد خدایا! آتقدر به ما قدرت تحمل ده که اگراز زمین و آسمان رگبار دشمنی و باران تهمت ببارد در ایمان خالصانه ما به تو خللی وارد نشود و در امید بی پایان ما به رحمت تو لکه سیاهی ننشیند.


تاریخ ارسال :   1391/6/7 در ساعت : 18:42:59       تعداد مشاهده : 291



کسانی که این مقاله را می پسندند :



ارسال نظر :

بازدید امروز : 4,245 | بازدید دیروز : 6,126 | بازدید کل : 123,416,423
logo-samandehi