
28
دکتر ابوالقاسم فردوسی !!
رضا اسماعیلی
_______________________________________
گر تو جامی و انوری باشی
یا که علامه جعفری باشی
حافظ و شهریار و فردوسی
یا خدای سخنوری باشی
مدرکت دکترا نباشد گر
در صف شعر ، آخری باشی !
شنیدم که در مراسم خاک سپاری استاد قهرمان ، مجری برنامه با تاسف و تاثر فراوان گفته است : « امروز استاد قهرمان را در کنار شاعر ارجمند جناب "دکتر ابوالقاسم فردوسی" به خاک می سپاریم ! »
شنیدن اخباری از این دست برای ما که پیشانی نوشت مان شعر است و جهانیان ما را با شاعران بزرگی چون فردوسی و عطار و مولانا و حافظ و سعدی می شناسند ، جای دریغ و تاسف فراوان دارد .
البته پیش از این نیز بارها شاهد چنین اتفاقات شگفتی بوده ایم . بسیار شنیده ایم که رایزنان فرهنگی برای رونق بخشیدن به همایش های ادبی - سیاسی خویش ! طی مکاتبات اداری خواستار شرکت « عطار و مولوی و بیدل » در مراسم شعرخوانی شده اند ! و یا از « سپهری و سلمان و اوستا » برای شرکت در کنگره های فرهنگی دعوت کرده اند که این امر نشانگر دانش و بینش ادبی گسترده این بزرگواران است !
واقعیت این است که علی رغم همه تعریف و تمجیدها ، شعر و ادب هنوز همان طفل یتیمی است که هر از گاهی مسئولین محترم با برگزاری همایش های بی خاصیتی که بیشتر به درد ارائه بیلان کار و گزارش عملکرد برای جذب بودجه های میلیاردی می خورد ، از سر ترحم و دلسوزی دست نوازشی بر سرش می کشند و کارنامه درخشان خود را پروارتر می کنند . سکوت ، بی ادعایی و نجابت جماعت شاعران نیز بر گستاخی این بندبازان حرفه ای می افزاید و آنان را در استفاده ابزاری از شعر و شاعران روز به روز جسورتر می کند . نتیجه آن می شود که همایش هایی از این دست به نام شاعران و به کام مدیران تمام می شود و قبیله شاعران با مظلومیت تمام همچنان می سوزند و می سازند و صورت خود را با سیلی سرخ می کنند .
دریغ از زبان پارسی ، دریغ . لا حول ولا قوة الا بالله . بگذریم ...
از درد سخن گفتن و از درد شنیدن
با مردم بی درد ، ندانی که چه دردی ست !
تاریخ ارسال :
1392/3/4 در ساعت : 10:12:6
تعداد مشاهده :
1227