
25
فردوسی و زبان راستین پارسی
میر جلال الدین کزازی
____________________________________________
فردوسی تنها سخنوری است که توانسته به زبان راستین پارسی بدان سان که میسزد و میبرازد، راه ببرد و این زبان را به شایستگی به کار بگیرد.
سخن فردوسی سخنی است بی پیرایه، ساده، روشن، رسا و روان، به روشنی روز و روانی رود.
بسیاری از بیتهای شاهنامه به گونهای است که یک پژوهنده، سخن دان و زیبا شناس، در آن هیچ آرایه، ترفند، شگرد، کاربرد هنری و زیباشناخی را نمیتواند یافت.
این بیتهای در درون بی پیرایه، در شمار هنری ترین و زیباترین سرودههای پارسیاند.
شعر فردوسی آکنده از شور و شرر، تاب و تب و جان و جنب است و سرشار از کارمایههای عاطفی و روانی.
ناب ترین و نغزترین زیبایی برآمده هنری آن زیبایی است که دریافتنی است، اما بازگفتنی نیست، آزمودنی است، اما بازنمودنی نیست.
زیبایی ناشناخته رازآلود شعر فردوسی به گونهای است که میدانیم زیباست و با همه توانش نهادین و درونی خود آن را مییابیم و می آزماییم، اما نمیدانیم چرا زیباست، تنها به چگونگی آن راه میبریم و نه به چرایی آن .
راز اینگونه زیبایی که باعث جای دادن سرودههای فردوسی بر ستیغ سخن پارسی شده است، این است که استاد توانسته است به زبان راستین پارسی راه ببرد و دست بیابد.
زبان شعر فردوسی از زیبایی گوهرین (ذاتی) برخوردار است . شعر فردوسی به زیبا رویی میماند هوشربای و جانافسای (افسونکننده جان) که بی هیچ زیور و آرایش از بینندگان دل میستاند و هوش میرباید.
فردوسی تنها سخنورزی است که توانسته این زیبا روی را تنگ دربر بگیرد و از او کام بستاند.
تاریخ ارسال :
1392/2/26 در ساعت : 1:46:54
تعداد مشاهده :
722