آخرین اخبار

14
به انگیزه برگزاری همایش ادبی « گل و عروسک و لبخند » :

---

فرصت نایاب همدلی
علیرضا قزوه

---

ما باید یاد بگیریم که با هم حرکت کنیم و از دردهای هم باخبر باشیم. مسابقه « گل و عروسک و لبخند » یک بهانه است تا ببینیم از جمع این همه شاعر و این همه دفتر شعر و صاحبان مشهور و غریبش کدامشان به ندای همیاری و همدلی ما پاسخ می دهند.
بچه های بی سرپرست هم همان خدایی را دارند که من و تو داریم و شاید فردای همین بچه های معصوم از من و تو نیز آفتابی تر باشد.
چقدر آدم هایی را می شناسم که روزی در ناز و نعمت بودند و بعدها به چه دشواری و فلاکتی افتادند . کسی را می شناسم که هر وقت به تهیدستی کمک می کند ، فردا یا پس فردایش چندین برابر آن پول به سراغش می آید. در روزگاری که بسیاری فکر می کنند که شاعران آفریده شده اند تا صله و هدیه و پول بگیرند ، شاعرانی نیز هستند که بسیاری از داشته ها و نداشته هایشان را با فقیران قسمت می کنند و از گرفتن بسیاری از آن پول ها و هدایا و سکه ها دل کنده اند.
شاعران فارسی زبان و جمع صمیمی دوستانی که من نیز یکی از آنانم بنا دارند به شیوه ی عیاران و جوانمردان احترام بگذارند و در این نخستین گلریزان با تمام توان و وجود به میدان بیایند.
شاعری را می شناسم که دو سال است از تهیه یک سقف برای همسری که در عقد اوست عاجز است. شاعران بسیاری را می شناسم که با سخت ترین شرایط زندگی را می گذرانند و هر روز با خود می گویند که ما هم خدایی داریم. کاش شاعران تنها در بند لفظ و قافیه و وزن و مسابقه و جایزه نمانند. این ها را نوشتم تا بگویم ما یک خانواده ایم و در روزهای دشوار باید در کنار هم باشیم. همه چیز هم نان نیست گاهی یاد بگیریم به یکدیگر احترام بگذاریم و با نگاهی انسانی همان بنی آدمی شویم که سعدی شاعر از آن سخن گفت. بهار دارد ما را می پاید و نگاه می کند که کدام مان بهاری شده ایم. چشم ببندیم و بگشاییم فروردین هم رفته است و فرصت های نایاب همدلی نیز رفته است. با شما حرف زیادی دارم اما بناست همیشه نویسنده این سطرها من و مدیران این سایت نباشیم. بهار شمایید و صاحب این خانه شمایید و بی شما ما نیز نیستیم. حرف آخر این که :
کاش در تقدیر ما باشد همه شب های قدر
کاش « حول حالنا » یی تر شود احوال ما ...

تاریخ ارسال :   1392/1/16 در ساعت : 1:49:49       تعداد مشاهده : 577