زیاد کابل والا گهر بدل ودیده خــــــونم
بدیده گان ز گریه به والله رود جــیحونم
توان دست و پایم نیست و بیمارم به دل
نباشد چون من بخون هم، مرغ بسمـــــل
شفا بخش درد بیدرمان من باشد کابـــــل
نباشد بیش از این داغ هجرانش تحمــــــل
خدایا! تودستم گیــر و این حاجت روا کن
بخاک بوسی گهوارهء طفلی دردم دوا کن
که گر میرم باین ملـک غیر دور از وطن
دود نامرادی ها ها خیزد ز سینه از کفــن
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/5/16 در ساعت : 21:27:53
| تعداد مشاهده این شعر :
807
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.