شده دیوانه دل دلدار باید
نشیند با کسی غمخوار باید
بگوید درد هجر و دوری یـار
ز مستی دم زند هشیار باید
بگیرد دامــن صبـح وصــالش
نشیند بـــر رهش دیــدار باید
کشیده نازش این تن بر سر دار
که زان احیا شویم زنهار باید
همه خوار و خس و بیگانه خوئیم
به آتش منزل است صد زار باید
ز معشوق و غم و دیوانه خوئی
ان الحـق می کشیم بر دار باید
شدم بر دار و گشتم ماه دی تا
به نیکی بنگرم کردار باید
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/5/5 در ساعت : 12:24:13
| تعداد مشاهده این شعر :
826
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.