ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



هیچ کسی به آنها صبح به خیر نگفت!


 29/4/91



دیوارها که به صدا درآیند



نام تو را همه خواهند شنید



نام پرنده ای که در لانه ، جان سپرد



نشسته بود که ناگاه نعره ی اژدهایی از جنس شیطان



سکوت آسمان خیالش را به رعد کشید و آتش زد



فوراه های شهر که راه بیفتند



کار دل من آسان خواهد شد



و همصدای شُر شُر آنها



های های به تشنگی گونه های از آتش تفیده کودکان میانمار مرثیه خواهد خواند



و چقدر این روزها آسمان شهرهای ایران پر غبار است!



نمی دانم!



نکند این ریزگردها...



نکند مسافران خسته ی میانمارند



نکند خاکسترهای سوخته ی مردمان مسلمانی اند



که به جرم باورشان



به آتشی نمرودی ، خاکستر شدند



آهای، سازمان عفو بین المللی!



کمیسیون حقیقت یاب!



شورای امنیت!



شورای حقوق بشر!



آهای ، خبرنگاران بدون مرز! صلح بانان!



یکی از شما، فقط یکی از این همه



جایی، نوایی،صدایی...



به خفاشان آتش پرست بگوئید که این کودکان را به آتش نکشانند



این مادران که گناهی ندارند



آنها فقط گفته اند: الله الله



امنیت بین الملل که تکان نخورده!



مردان و زنان که سوختند و جزغاله شدند، حقوق بشر که آزرده نشده!



می خواهم اعتراف کنم



به اینکه از هر چه آتش و خاکستر و دود است، بدم می آید



من ، عاشق لا لایی مادران و خیره شدن به خنده کودکان در خوابم



آینه را نشکنید...



آرام... آرام!



اینجا خاکسترهای صدها مرد و زن و کودک مسلمانی است



که دیشب به امید امروز به همدیگر شب بخیر گفتند



اما...



هیچ کسی به آنها



صبح بخیر نگفت!


کلمات کلیدی این مطلب :  هیچ ، کسی ، به ، آنها ، صبح ، به ، خیر ، نگفت! ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/4/29 در ساعت : 16:29:46   |  تعداد مشاهده این شعر :  923


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نغمه مستشارنظامی
1391/4/30 در ساعت : 5:5:33
بسيلر غم انگيز و دل نشين بود و تعبير ريز گردها را هم به خوبي در شعر نشانده ايد پاينذه باشيد
مصطفی پورکریمی
1391/4/30 در ساعت : 16:56:42
درود بر دکتر دلخوش عزیز
دست مریزاد مستدل، پر شور و تکان دهنده بود
بازدید امروز : 27,528 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,248,735
logo-samandehi