دلت خوش است به غم های نازدودنی ات
چه فخر ها بفروشیم بر فروتنی ات
مدال مال تو باشد که پول هایش را
گرفته اند اَخَوی های خوب نا تَنی ات
تو آن پرنده ترینی که جا گذاشته اند
میان این غُل و زنجیر های آهنی ات
چه دود ها که به چشم حسود ها نرود !
اگر ندیده نماند دل شکستنی ات
تو هم سیاوش و هم رستمی ولی افسوس
به قصّه ها ننوشتند از تهمتنی ات
حریف غیرت مردانه ات نخواهد شد
اگر که صف بکشد عالمی به دشمنی ات
نمانده است دگر شب که مثل روز شده
ستاره آمده از بس به چشم روشنی ات
سکوت یخ زده پر کرده شهر را، رو کن
یکی دو چشمه از آن نعره های دیدنی ات