كاش هجران تو اينقدر غم انگيز نبود
كاش سرسبزي ما را غم پائيز نبود
كاش در دكّه ي صرّافي جانبازي و عشق
اينچنين قيمت جان اندك و ناچيز نبود
كاش چون قيس بني عامر و آن شرح شگفت
دل بي صبر مرا زحمت پرهيز نبود
كاش روزي كه سرشتند گِل شيرين را
سخن از كوهكن و صحبت پرويز نبود
بس كه غارتگر دين و دل عشاق شدي
شهر را صحبت اسكندر و چنگيز نبود
مولوي بود دل آزرده ي قونيه و بلخ
گر در آن وانفسا نكهت تبريز نبود
كاش با ياد تو در خلوت شبهاي فراق
ديده ي منتظر خسته سحر خيز نبود
تا ابد جان من آغشته به مهر گل سرخ
كاشكي دست خزان فتنه برانگيز نبود
تهران-سال هفتاد وشش
کلمات کلیدی این مطلب :
كاش ،
نبود ،
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/4/17 در ساعت : 17:13:10
| تعداد مشاهده این شعر :
887
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.