در پیشِ پایِ آمدنت یک غزل شکست
	یک سینه آه بر سرِ این کوچه گشته مست
	یک،آسمان ماه برایت کشیده ام
	نقشِ تو بر پرده ی دل آشیانه بست
	این چایِ داغ طعمِ دلِ بی غشِ تو شد
	یک شاخه گل هم بکشم از تو رویِ دست
	این نارفیق سینه ی من می کشد هوار
	عکسِ تو را دیده و او گشته بت پرست
	گفتند که این آینه ها یادِگاری اند
	آینه ی قلبِ مرا مهرِ تو شکست
	باید تو را تا دلِ خود خط کشی کنم
	تا بینمان خط بخورد هر چه بود و هست
	نُک می زند بر سرِ دل مرغِ آرزو
	در باغچه ی خاطره ام سیبِ تو نشست
 
    
موضوعات  : 
    
       تاریخ ارسال  :  
1391/4/14   در ساعت   :    15:48:4
      |  تعداد مشاهده این شعر : 
    
990
    
    
   
   
        متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.