در پیشِ پایِ آمدنت یک غزل شکست
یک سینه آه بر سرِ این کوچه گشته مست
یک،آسمان ماه برایت کشیده ام
نقشِ تو بر پرده ی دل آشیانه بست
این چایِ داغ طعمِ دلِ بی غشِ تو شد
یک شاخه گل هم بکشم از تو رویِ دست
این نارفیق سینه ی من می کشد هوار
عکسِ تو را دیده و او گشته بت پرست
گفتند که این آینه ها یادِگاری اند
آینه ی قلبِ مرا مهرِ تو شکست
باید تو را تا دلِ خود خط کشی کنم
تا بینمان خط بخورد هر چه بود و هست
نُک می زند بر سرِ دل مرغِ آرزو
در باغچه ی خاطره ام سیبِ تو نشست
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/4/14 در ساعت : 15:48:4
| تعداد مشاهده این شعر :
936
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.