ای تو بارانی ترین فریاد ، خاموشی چرا ؟!
خسته از آوار هر بیداد ، خاموشی چرا ؟!
کوه می خواند به گوش دشت نامت را که ، ای
تیشه ی دستان صد فرهاد ، خاموشی چرا ؟!
دل درین ویرانه ها پوسید ای دردآشنا
خنده ای کن ، هر چه باداباد ، خاموشی چرا ؟!
بی تو همچون برگ زردی در میان کوچه ها
می دوم در های و هوی باد ، خاموشی چرا ؟!
آسمان دیده ام ابری ست ، آوازی بخوان
تا شوم از غصه ها آزاد ، خاموشی چرا ؟!
با نگاهت عشق را تفسیر کن در ذهن من
با توام ، شیرین ترین صیاد ، خاموشی چرا ؟!
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/4/8 در ساعت : 1:32:31
| تعداد مشاهده این شعر :
2775
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.