چرا برای تو سخت است مهربان باشی؟
چرا برای تو سخـــــت است مهربان باشی؟
ولی به طعنه توانی ، بلای جــــــــان باشی
بجای طعنه و دشنام و ناله ونفـــــــــــــرین
دهان به خـنده کنی باز و خوش زبان باشی
جه دیده ای ز بد اخـــــلاقی و دَمَـق بودن؟
مگر چه می شود اینبار خوش بیان باشی؟
چه حاصلی است ازین ترشـرویی و تندی
که خـُلق خوش بگذاری وبـَــد لسان باشی
بجــــــــــای شعله دمیدن برآتش ما ، کاش
طبیب سینه ی ســـوزان هر دو مان باشی
اگر بجـــــــای تـَشـَر مهر ریزد از چشمت
به باور همـــــــــــه دُر دانه ی زمان باشی
تو را چه می شود آیا نمی شـــــود یک بار
برای خستگــــــــــــــــی جانم آشیان باشی؟
به یک اشاره و لبخـــــــــــند ، میهمانم کن
که میز بان ِسلام ِکـــــــــــــــبوتران باشی
خدا به درد ِغریبی کند گــــــــــــــرفتارت
اگر بهار ِمرا باعث خـــــــــــــــزان باشی
مصطفی معارف 4/4/91 تهران
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/4/4 در ساعت : 2:39:52
| تعداد مشاهده این شعر :
896
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.