ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



خون می خورم که طاقت تقوا شود مرا


 



خون می خورم که طاقت تقوا شود مرا



غزلی از مجموعه غزل آماده  انتشار « چشم در چشم سکوت »



 



خون می خورم که طاقتِ تقوا شود مرا



لب بسته ام که گوشِ تماشا شود مرا



قربانیِ تبسّمِ امنِ  تو اَم ، مگر



سهمِ دو باره تیغِ مدارا  شود مرا



نوکیسه ام ولی هوسِ رنگ نخ نماست



آئینه کاش مسلخِ رؤیا شود مرا



عریانیِ سکوت مگر  بالِ سوختن



بی شهرتِ مرقّع عنقا شود مرا



ناباورانه مهبطِ وحیِ جنون شدم



کو کعبه ای که بادیه پیما شود مرا ؟



یک جان غبارِ کف به لب آورده در من است



هر قطره ای ملامتِ دریا شود مرا



خاکسترِ سجودِ من و باد هم تک اند



مشکل گلیمِ شعله مصلا شود مرا



شب گردِ کورِ بادیه هایم چه می شود



پایی به شهر صاعقه بینا شود مرا



شوریدگی که در نفسِ یوسف من است



شاید نمک به زخمِ زلیخا شود مرا



رندانه ذره ذره فنا جمع می کنم



تا آفتابِ فتنه ی فردا شود مرا



 



به وبلاگ نوپای من سری بزنید :



زبور حیرت http://moalish.blogfa.com/


کلمات کلیدی این مطلب :  خون ، می ، خورم ، که ، طاقت ، تقوا ، شود ، مرا ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/3/29 در ساعت : 8:52:2   |  تعداد مشاهده این شعر :  9362


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نغمه مستشارنظامی
1391/3/29 در ساعت : 23:51:29
زیبا و بیدلانه سروده اید پاینده باشید
غلامرضا محمدی (کویر)
1391/3/30 در ساعت : 4:54:58
استاد سلام خیلی ارادتمندم .ذره پروری فرموده بودید.شعرتان هم مرا از اندوه کویری بیرون آورد

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اختیار دارید
شاگردی کردیم
چشمه ی زخّاری که خود را «کویر » می خواند به مرتبه ای از درک هستی رسیده است که امثال مرا تصور آن هم ممکن نیست
پاینده باشید
رضا کرمی
1391/4/1 در ساعت : 10:19:7
درود بر شما....هر چند در نگاه اول این غزل به غایت زیبا دارای نشانه ها و خواص سبک هند یست ولی نمک ریزیهای عراقی ان باعث شده است تا ضمن اینکه بر ملاحت غزل افزوده شود تلفیقی قابل هضم تر از غزل به بار آید
از این نمونه می توان به ابیات زیر اشاره کرد
ناباورانه مهبطِ وحیِ جنون شدم
کو کعبه ای که بادیه پیما شود مرا ؟
و
شوریدگی که در نفسِ یوسف من است
شاید نمک به زخمِ زلیخا شود مرا
تلاشی که این حقیر نیز دیریست در حال ارائه آن هستم سبکی بین عراقی و هندی...... در این میانه آنچه کارر را کمی سخت می کند اینست که شاعرباید علاو بر چشمداشتی که بر دو سبک یاد شده دارد این موضوع را نیز فراموش نکندکه دایره ی واژگانیش را بیش از همه به به چشم اندازهای امروزی معطوف کند که این در حقیقت غایت چرخشی است که در رویکردهایی اینچنین انتظار می رود در مجموع تلاشتان را در راهی که آغازیده ید می ستایم و از ارتباط و حشر و نشر با فرهیخته ای چون شما که حس می کنم در یک وادی با من گام بر می دارد مسرورم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با تشکر از توجه شما
تصور من این است که تجربه ی سبک هندی ، بخصوص شاعرانی چون صائب همچنان قابل بسط است . از بیدل نامی نمی برم چون هنوز نتوانسته ام به ساحتش نزدیک شوم . اما همین قدر پی برده ام که بیدل بسیار و بسیار از صائب تاثیر گرفته و حتی گرته برداری کرده است . بی شک انس من به صائب در شعرم نمود دارد اما بیشتر به این نکته توجه دارم که این بزرگان در مضمون سازی نابغه بوده اند . و می کوشم از این دریچه وارد شوم . و به فرموده ی شما پس از اموختن مکانیزم این تکنیک باید بازگشت و نگاهی دوباره به دنیای دور و بر کرد و حتی شاید لازم باشد مضامین گذشته را بازسرایی کرد . نمی دانم . بسط تجربه ی شعر صائب دغدغه ی این سال های من است .
پاینده باشید
سید اکبر سلیمانی
1391/4/7 در ساعت : 15:5:14
سلام استاد عزیز.همیشه می خوانمت و لذت می برم.به شاگردی شما افتخار می کنم. سبز باشید

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

با تشکر از شما
اینجا همه شاگردیم استاد کس این جا نیست
استاد که جای خود ، جز باد کس اینجا نیست

دوست عزیز شاعرم
این که مخاطب شعر من هستید مایه ی مباهات بنده است اما توصیه برادرانه ی من به شما این است که کم کم یاد بگیرید به همه استاد نگویید ما در کشوری زندگی می کنیم که قله های ادبیات جهان هستند و درعین حال ، « که در هر قرن یک عطار ناید » چه جای استاد استاد کردن است .
جایی که عقاب پر بریزد از پشه ی لاغری چه خیزد
پاینده باشید
علی حکیمی
1391/4/1 در ساعت : 2:47:13
سلام جناب دکتر شیخ الاسلامی
کوچک نوازی کردید و من بی نهایت شرمنده ی لطف و بزرگواری شما شدم.حضور شما و نظر محبت آمیز کسی که خود اینگونه هنرمندانه شعر می سراید باعث افتخار من است...زنده باشید استاد بزرگوار.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلام دوست عزیز
بنای من در این سایت این نیست که بیهوده از کسی تمجید کنم . ان قدر در شعر شما حرکت و پویایی نهفته است که چاره ای جز تسلیم نداشتم
پاینده باشید
مصطفی پورکریمی
1391/3/31 در ساعت : 15:9:50
سلام جناب استاد شیخ الاسلامی عزیز و گرامی
روزمرگی ها توانم را گرفته بود که با این غزل فاخر عرفانی جان گرفتم خوش به حالتان که خاکستر سجودتان، هم تک باد است و پای عرفانتان در شهر صاعقه بینا می شود بسیار زیبا بود جناب دکتر سرشار و سلامت باشید

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلام بر سلام سرشارتان
آنچه یک شاعر را بختیار می کند این است که دیده شود ، خوانده شود و از ان مهمتر فهمیده شود . منظورم از فهمیده شدن تنها دریافت معنی شعر نیست که آن تنها رسالت شعر به عنوان «زبان» است . البته شعر را رسالت دیگری و ان «رسالت هنری» است
بیتی که حضرت عالی به آن اشاره کردید پیش من از نوع دوم است . و بختیاری من در این است که شما به آن لحظه پی بردید . از محبت شما هم ممنونم
منت دار حضرت عالی هستم
سید علی اصغر موسوی
1391/4/25 در ساعت : 4:29:53
نوکیسه ام ولی هوسِ رنگ نخ نماست
آئینه کاش "دولت" رؤیا شود مرا
****
سلام
همراهی شما افتخاری سترگ است.
غزل را به دقت نخواندم
اما در دفعات بعدی جبران خواهد شد.
ان شاء الله
آثارتان " جانمایه ی صائبانه " دارند
و بافت غزل نشان از "کوشش" فراوان دارد.
موفق باشید
تابعد .../
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با سپاس و درود دوباره !
از فرصتی که صرف خواندن شعر من کردید ممنونم
عبدالحمید ضیایی
1391/4/25 در ساعت : 13:48:13
سلام و درودي گرم به شاعر ارجمند جناب شيخ الاسلامي.
درود بر كلمات دل انگيزتان كه هم عطر دل انگيز عشق نوازي هاي سبك عراقي دارد و هم رقص و پيجچ و تاب سبك هندي. ... ممنون كه وقتم را خوش كرديد با كلمات دلنشينتان. با تجديد ارادت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با سپاس و درود
رنگِ نگاهتان را مس پسندم . با چشم های سیاه و سفید فلسفه این گونه سبز آبی دیدن !
بزرگواری کردی عزیز
سید اکبر سلیمانی
1391/5/8 در ساعت : 16:38:19
سلام جناب دکتر عزیز.اونقد دلم واسه شعرای زیبای شما تنگ شده بود- و البته شما کم لطفی می فرمایید و کمتر شعر تو سایت میذارین- که اسم شریفتونو تو گوگل سرچ کردم و صفحه و وبلاگتونو پیدا کردم. همیشه از شما میاموزم. شاگرد تونو از یاد نبرین
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
درود فراوان به دوست گرامی ام
تشکر می کنم از بزرگواری حضرتعالی . موضوع کم لطفی نیست . درگیری روزانه در اتاق عمل و بیمارستان و غیره مرا از این موهبت دور می دارد.
پاینده باشید
بازدید امروز : 17,834 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,182,145
logo-samandehi